پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396 11:14 PM
تاریخ: 1358/03/08
بسم الله الرحمن الرحیم
نهضت هائی که به وسیله انبیا و اولیا علیهم السلام واقع شده است، قابل مطالعه است. ما که تابع مکتب انبیاء هستیم باید آن نهضت ها را مطالعه کنیم و بفهمیم نهضت چه بوده است، برای چه از نهضت اسلامی چه بوده است مقصد ائمه علیهم السلام چه بوده است، آیا فقط این بوده است که دست ستمکاران راکوتاه کنند؟ آیا دعوت انبیا فقط برای این بوده است که مزاحمین با مستضعفین را کنار بزنند و همین که غلبه بر آنها کردند و کار را به پیروزی و راندن آنها رساندند کار تمام است؟ آیا مقصد انبیا این است که ظالم نباشد فقط؟ یا مقصد بالاتر از این است؟ اگر مقصد بالاتر از این است باید ما هم که تابع انبیا هستیم و تابع مکتب اسلام هستیم، به تبعیت از آن بزرگان دین و دنیا مقصدمان همان مقاصد باشد. آیا راندن رژیم پهلوی و ابطال رژیم شاهنشاهی تمام مقصد بود؟ آیا رفاه ملت و رسیدن ملت به چیزهای مادی آخر مقصد است؟ انبیا آمدهاند تا مردم را، تا جامعه را ترتیبی بدهند که رفاه زندگی مادی آنها باشد؟ مقصد انبیاء این بوده است که مستکبرین بروند و مستضعقین به نوای دنیا برسند؟ یا مقصد بالاتر از اینهاست؟ مقصد انبیا دنیا بوده است؟ اینهمه انبیا آمدهاند و دعوت کردند و کشته شدند، جنگ ها کردند و زحمت ها کشیدند، فقط برای این بود که مستکبرین را کنار بزنند و توده های مردم را برای آنها رفاه حاصل کنند؟ یا مقصد بالاتر از اینهاست؟ خدای تبارک و تعالی که انبیاء را فرستاده است، برای تعمیر دنیا فقط فرستاده است؟ یا مقصد بیشتر از اینهاست و بالاتر از اینهاست؟ اگر مقصد همین شکست مستکبرین بود، ما به مقصد تقریبا رسیدیم و آنها را شکست دادهایم، ملت ما شکست داد اجانب را، دست خیانتکاران را قطع کرد و این ریشه هائی هم که مانده است آن را هم قطع می کنند لکن مقصد همین نیست، اگر مقصد این بود که زاغه نشین ها از زاغه نشینی بیرون بیایند و یک سر و سامانی پیدا کنند، این هم انشاءالله می شود و با همت همه باید بشود لکن باز مقصد این نیست مقصد این است که کشور ما یک کشور اسلامی باشد کشور ما در تحت رهبری قرآن، تحت رهبری پیغمبر اکرم و سایر اولیاء عظام اداره بشود. رفتن مستکبرین مقدمه است، رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام است. رژیم اسلامی مثل رژیم های مکتب های مادی نیست مکتب های مادی تمام همتشان این است که مرتع
درست بشود، تمام همت این است که منزل داشته باشند، رفاه داشته باشند (آنهائی که راست می گویند) . اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست، یک مکتب مادی معنوی است. مادیت را در پناه معنویت اسلام قبول دارد، معنویات، اخلاق، تهذیب نفس. اسلام برای تهذیب انسان آمده است، برای انسان سازی آمده است. همه مکتب های توحیدی برای انسان سازی آمدهاند. ما مکلفیم انسان بسازیم. شما خانم ها که زحمت کشیدید و به اینجا آمدید در این زحمت، مکلفید انسان بسازید، مکلفید در دامن های خودتان انسان مهذب بار بیاورید. مقصد اسلام و مقصد همه انبیا این است که آدم ها راتربیت کنند، صورت های آدمی را آدم معنوی و واقعی کنند. مهم در نظر انبیا این است که انسان درست بشود، اگر انسان تربیت شد، همه مسائل حل است. یک مملکتی که دارأی انسان مهذب است، تمام مطالبش حل است. انسان آگاه مهذب، همه ابعاد سعادت را برای کشور تامین می کند. انسانی که ایمان به خدای تبارک و تعالی دارد، انسانی که متعهد است، انسانی که مهذب است، دست ظالم را کوتاه می کند لکن مقصد همین نیست، این یکی از خدمت هائی است که می کنند، آزادی برای مردم تامین می کنند، لکن این یکی از مقاصد است همه این نیست، استقلال برای کشور تامین می کند لکن همه مقصد این نیست، رفاه برای امت درست می کند لکن مقصد این نیست. انسان حیوان نیست، انسان یک موجودی است که در طرف سعادت به بالاترین مقام می رسد، در طرف کمال به بالاترین مقام موجود است می رسد و اگر انحراف داشته باشد از پست ترین موجودات پست تر است. انبیاء که دیدند مردم در هلاکت هستند از حیث اخلاق، از حیث عقاید، از حیث اعمال، مکتب هائی را خدای تبارک و تعالی به آنها الهام کرد تا نجات بدهد انسان را به همه ابعادی که دارد. اگر انسان حیوانی بود مثل سایر حیوانات، لکن حیوانی که تدبیر دارد، حیوانی که اهل صنعت است، اگر این بود احتیاج به آمدن انبیا نداشت. برای اینکه این راه، راهی است که مادیین خودشان ادراک می کنند. آمدن انبیا برای این است که آن راه هائی که بشر نمی داند، آن حقایقی را که انسان نمی داند، به آنها تعلیم بفرمایند. انبیاء برای راهنمائی یک مقام بالاتر، یک مقام انسانی بالاتر آمدهاند. قرآن کتاب آدم سازی است، برای آدم ساختن آمدهاند، کتاب حیوان سازی نیست، کتاب تعمیر مادیت نیست، همه چیز است، انسان را به تمام ابعاد تربیت می کند، مادیات را قبول دارد در پناه معنویات و مادیات را تبع معنویات قرار می دهد.
مملکت وقتی مملکت اسلامی است که تعالیم اسلام در آن باشد. اگر تعالیم اسلامی در آن نباشد، اسلامی نیست. هر چه ما بگوییم جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی لفظ نیست، با رأی ما جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمی کند، بله رژیم رسمی رژیم جمهوریت می شود لکن اسلامی نمی شود مگر آنکه احکام اسلام در او جاری بشود با جریان قانون اساسی هم اسلام نمی شود. با مجلس شورا هم اسلام نمی شود. اینها همه مقدمه است. وقتی می توانید بگوئید که مملکت اسلامی است که بازاری اسلامی
بشود، تهذیب نفس باشد، نه مثل بازار ما که سنگر گرانفروشی و تعدی است، وقتی اسلامی می شود که مرد و زن اسلامی بشوند، همه افراد اسلامی باشند. الگو حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، الگو پیغمبر اسلام است. ما وقتی مملکت مان اسلامی است، وقتی می توانیم ادعا کنیم که جمهوری اسلامی داریم که تمام این معانی که در اسلام است تحقق پیدا بکند. ما الان اول راه هستیم، ما جمهوری اسلامی را به رأی اثبات کردیم، دست خیانتکاران هم بریدیم و می بریم لکن این کافی نیست، بعد از آن باز راه زیاد است، هم راه تحصیل زندگی صحیح برای مستمندان که در پیش است و باید پیش برود، هم راه معنویات است که آن راه بالاتر است.
خانم های محترم، خودتان را تهذیب کنید و کودکان خودتان راتهذیب کنید، کودکان خودتان را اسلامی بار بیاورید که در اسلام همه چیز است. خودتان در پناه اسلام و به اخلاق اسلامی متخلق بشوید که همه چیز در اسلام است. آقایان محترم! خانم های محترمات! ندای اسلام را لبیک بگویند. اسلام برای تامین علف نیامده، اسلام برای تامین معنویات آمده است، همهاش فریاد از مادیات نباشد، بر خلاف مسلک اسلام است. معنویات اگر تحقق پیدا کرده، مادیات معنوی می شود و به دنبالش هست. اسلام مادیات را به تبع معنویات قبول دارد، مادیات را مستقلا قبول ندارد. اساس، معنویات است. یک کشور با معنویاتش کشور است.
آزاد باشد و هر چه بخواهد بکند! ولو دزدی بکند! ولو خیانت بکند! امروز روز امتحان است برای شما. شما آزاد شدید، شما مستقل شدید. آزاد شدید که هر چه بخواهید بگوئید؟! و هر چه بخواهید بکنید؟! خیر، خدای تبارک و تعالی به شما آزادی عنایت کرد و شما را در این آزادی امتحان می فرماید ببیند تا ما چه بکنیم، در این آزادی چه بکنیم، با زیر دستان چه بکنیم، با برادران خود چه بکنیم، با خواهران خود چه بکنیم، آزادی تنها سعادت ملت نیست، استقلال تنها سعادت ملت نیست، مادیت تنها سعادت ملت نیست، اینها در پناه معنویات سعادتند، معنویات مهم است. بکوشید تا معنویات تحصیل کنید، علم تنها فایده ندارد، علم با معنویات علم است، ادب تنها فایده ندارد، ادب با معنویات. معنویات است که تمام سعادت بشر را بیمه می کند و کوشش کنید در تحصیل معنویات، در خلال علم که تحصیل می کنید معنویات را تحصیل کنید، دانشگاه ها معنویت پیدا بکنند، مدارس معنویت پیدا بکند، مکتب ها معنویت پیدا بکنند تا انشاءالله سعادتمند بشوند. خداوند همه شما را سعادتمند کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.