0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:13 PM

بیانات امام خمینی در جمع اعضای شورأی مرکزی ایران

تاریخ: 1358/03/20

 

خواست و مقصد واحد اقشار ملت در نهضت، عنایتی الهی است

بسم الله الرحمن الرحیم
این از خصوصیت نهضت اسلامی است که همه قشرها در خدمت صادقانه اند، نه خدمت به حسب وظیفه ظاهری بلکه همه یک وظیفه الهی برای خودشان احراز کردند و یک خدمتی همه جامعه کردند که شما کارکنان آمار هم از همان جمعیت هستید. یعنی همه، همه و همه برای اسلام. اگر این یک نهضت ملی بود، نه شما اینقدر فعالیت می کردید و نه ما و نه سایر ملت. ملت اسلام را می خواهد، ملت کشور خودش را هم که می خواهد برای اسلام است. از بچه های کوچک تا پیرمردها همه فریاد اسلام می زدند و این نهضت برای همین صیغه اسلامیش و برای همین که مقصد اسلام بود و قیام بر ضد طاغوت، قیام بر ضد کسانی که اسلام را می خواستند بشکنند و کارهایی کردند که اسلام را می خواستند به فراموشی بسپارند، یک قیامی بود که خدای تبارک و تعالی مدد فرمود که شما جمعیتی که همه متفرق بودید، همه از هم جدا بودید، همه با هم مجتمع شدید، ارتشی ها که بر ضد ما بودند، متصل شدند آنهایی که اصلش کاری به این مسائل نداشتند وارد شدند، آنهائی که اگر کار داشتند، کم کار بودند پرکار شدند و همه با هم یک مقصد، همه باهم یک مقصد، یعنی از مرکز تا شعاع آن طرف، تا آخر مملکت، از آن طرف هم تا آخر از آنور، از آنور هم تا آخر همه با هم یک چیز می گفتند. یعنی در بیابان ها هم اگر شما می رفتید از یک چوپان می پرسیدید که تو چه می خواهی؟ می گفت که جمهوری اسلامی. آن یک مسأله الهی بود، خدایی بود. یعنی خدا تأیید کرد شمارا، و این را خیلی برا ی خودتان و برای خودمان افتخار می دانیم که در یک مرحله ای که رو به نابودی داشت یک مملکتی می رفت، اسلام رو به فراموشی می خواست برود، در یک چنین مرحله ای خداوند عنایت کرد و دست رحمتش را دراز کرد به طرف ملت و ملت همه باهم هر کس از هر جا می آمد داد می زد اسلام، طاغوت نه، رژیم نه، این یک مطلبی نبود که یک کسی بتواند خودش درست کند این را خدا درست کرده.
 

محقق ساختن احکام اسلام، ضامن دوام رحمت و عنایت الهی

از این جهت که دست خدا در کار است، باید شما و ما و همه، کاری بکنیم که این دست رحمت بسته نشود، از روی سر ما برداشته نشود و آن کار این است که همانطوری که تا حالا همه باهم بودیم و

صحیفه نور جلد 7 صفحه 67

(یدالله مع الجماعه) و همه برای خدا بود و خدای تبارک و تعالی عنایت فرمود. حالا هم توجه به یک گرفتاری های شخصی عجالتا نکنیم، الان هم توجهمان به همان مقصد باشد که این جمهوری اسلامی که حالا لفظش آمده است، معنا و محتوایش باز نیامده است، شما می بینید که در همه ادارات، در فرهنگ، در دادگستری، در سایر جاها باز یک صیغه اسلامی پیدا نکرده است که ما اسمش را بگذاریم جمهوری اسلامی، ما رأی دادیم به جمهوری اسلامی، شما هم رأی دادید، الان جمهوری اسلامی است در ایران، اما محتوایش تا حالا تحقق پیدا نکرده، یعنی در هر اداره ای که برویم باز یک رنگ و بویی از سابق می بینیم و ما می خواهیم این رنگ و بو برود، و شسته بشود.
 

استقلال فکری را از ما گرفته اند

و در رأس همه چیزها همانطوری که اشاره کردید فرهنگ است، فرهنگ ما که حالا می شود گفت از اولی که وجود پیدا کرد، این مدارس وجود پیدا کرد، از اول آن مخالفین ما توجه بدان داشتند برای اینکه آنها می دانستند که هر چه پیدا بشود از فرهنگ باید پیدا بشود. دو جناح بود که این دو جناح بیشتر از هر چیزی مورد توجه مخالفین ما بود، مخالفین اسلام بود. یکی جناح روحانیت، یکی جناح فرهنگ، این دوتا قوه را اینها می دیدند که این دوتاست که می توانند یک مملکتی را استقلال به آن بدهند و اداره اش کنند و لهذا در هر دوی اینها کارشکنی کردند. در فرهنگ روی برنامه هایی که درست کردند، برنامه هایی نبود که درست به درد ما بخورد.
در روحانیت، کوبیدند روحانیت را در هر نوبت. از زمانی که رضا خان آمد، جز یک چند صباحی که می خواست بازی بدهد مردم را و اظهار دیانت کرد و اظهار چه کرد، از همان زمان عمده نظرش را دوخت روی روحانیت که اینها را از بین ببرد با هر بهانه ای توانست. او می دید که مجالس روضه هایی که بر پا می شود و در تمام ایران است در تمام ده و قصبه و شهر و بیرون شهرها، این مجالس پر برکت هست و از این مجالس پر برکت ممکن است که اشخاصی پیدا شوند و گروه هایی پیدا بشوند که جلوگیری از این استفاده های غیر مشروع را بکنند.این مجالس را اگر هر کدام شماها یادتان نیست، اکثراً شاید آقا (اشاره به یک پیرمرد روحانی) یادشان باشد، این مجالس را قدغن کردند در سرتاسر ایران، دیگر ما مجلس روضه نداشتیم در یک موقعی که اینطور بود، هیچی نداشتیم، سر تا سر مملکت را اینها کنترل می کردند مأمورینشان، که مبادا یک صدایی یک جا بلند بشود، روضه ای در یک جایی باشد و از آن طرف فشار به اینها برای اینکه عمامه ها را بردارید و عمامه ها را برداشتند.
و همین طور فرهنگ را، برنامه هایش را یک جوری درست کردند که آنجا دیگر نمی توانستند بگویند که فرهنگ نباشد، می گفتند باشد اما برنامه ها جوری درست شد که به درد خود ملت نخورد و بالاتر از این، این است که تبلیغات زیاد برای اینکه محتوای ما را از ما بگیرند، خودمان را به خودمان بدبین بکنند، دانشگاهی را از روحانی جدا کنند بلکه دشمن کنند، روحانی را با دانشگاهی جدا بکنند بلکه دشمن بکنند، بازاری را با کذا، همین طور اینها را محتوایشان را بگیرند و بدبین کنند و بدتر، از

صحیفه نور جلد 7 صفحه 68

این است که محتوای اشخاص را بگیرند که اطمینان به خودشان نداشته باشند. مثلاً ما طبیب داریم نه این است که ایران طبیب ندارد، طبیب دارد، الی ما شاء الله طبیب داریم، چه شده است که یک مریض وقتی پیدا می کنیم فوراً صحبت این است که (برود اروپا) این برای این است که ما را به طبیب های خودمان بدبین کردند، طبیب داریم و بدبین شدیم. ما مهندس داریم، نمی توانیم بگوییم مهندس ما نداریم، اما این محتوا را از ما گرفته اند که اگر بخواهیم یک جاده ای را اسفالت کنند، مهندسش باید از خارج بیاید، از خارج می آوردند، یک کارخانه بخواهید درست کنید، یک بنای بزرگ بخواهید درست کنید، از خارج باید بیاید. این برای این است که همچنین تبلیغات کرده بودند که ما را از خودمان به خودمان بدبین کرده بودند، محتوایمان را بیرون کشیده بودند، ما یک آدم هائی بودیم که همه اش توجهمان به غرب بود. الان هم که ملاحظه می کنید الان همین طور است، الان هم که ما می گوئیم اسلام، اسلام، شما می گوئید اسلام، اسلام، این گروه ها هم دور هم نشسته اند و می گویند دمکراسی، دمکراسی! چرا؟ برای اینکه اینها همچنین غربی شده اند، همچو غربزده شده اند که نمی توانند تصور بکنند که یک کشوری با برنامه اسلامی می تواند اداره بشود، اینها غفلت از این می کنند یا خودشان را به غفلت می زنند که 700 - 800 سال این اسلام بر همه ممالک حکومت کرد، حالا می گویند نه! ما جمهوری اسلامی نه، جمهوری دمکراتیک، این برای این است که محتوا ندارند اینها، اینها را تبلیغات همه جانبه ای که کردند همه را از این باطنشان بیرون آورده اند، مغزهایشان را به اصطلاح شستند و به جای او غرب را نشانده اند. استقلال فکری را از ما گرفته اند، استقلال خودمان را، شخصیتمان را از ما گرفته اند. ما استقلال شخصیت الان نداریم و باید فکر این باشیم که خودمان شخصیت پیدا بکنیم، توجه بکنیم به تاریخ اسلام که ببینیم اسلام در دنیا چه کرده و چه کارهایی اسلام کرده است که اینها که می گویند که از اسلام کاری نمی آید یا اینکه الان دیگر مثلاً قدیمی شده است اینها، از بابت اینکه نمی فهمند، اینها بسیارشان ملتفت نیستند، توجه نکردند، برای همین معنا که محتوا را غربی ها کشیدند و به جای آن تزریق غربیت کرده اند و لهذا همه چیز را می گویند از آنجا بیاور. خوب، شما می خواهید یک خیابان را آسفالت کنید شما ندارید اشخاصی را که خیابان اسفالت کنند؟شما می خواهید یک سمپاشی بکنید،ندارید اشخاص شما؟
می خواهید یک عرض می کنم کارخانه را راه بیندازید، دارید اشخاص لکن شما را از اشخاص خودتان جدا کردند، از شخصیت خودتان جدا کردند، ما می توانیم خودمان را اداره کنیم و بهتر هم می توانیم.
 

اسلام انسان ساز است و غرب نابود کننده انسانیت

شما خیال نکنید که غرب خبری هست در آنجا خبری نیست ما نمی گوئیم که آنها کارخانجات ندارند آنها درست کردند همه اینها را، اما اساس انسانیت در آنجا نیست اینها هر چه درست کردند، یعنی هر چه نه، بسیاری از چیزهایی که درست کرده اند بر ضد انسانیت درست کرده اند، این غرب است که دارد اساس اخلاق انسانی را از بین می برد، این غرب است که دارد شخصیت انسانیت را از

صحیفه نور جلد 7 صفحه 69

بین می برد و ما خیال می کنیم که غرب همه چیز دارد، حالا که غرب اتومبیل درست کرد پس باید غرب همه چیز داشته باشد. در قوانین، ما قوانینمان غنی تر از همه قوانین عالم است. قوانین اسلام از آن قبل از اینکه شما ازدواج کنید برای ازدواجتان ترتیب درست کرده است برای اینکه این ازدواج طریق به این است که آدم درست بشود، از آنجا شروع کرده است. شما حالا می خواهید ازدواج کنید هیچ، هیچ قانونی در عالم کار به این ندارد که شما می خواهید ازدواج کنید. چه جوری بکنید، شما ثبت کنید، در اداره ای که باید ازدواج را ثبت کنید، بکنید، باقی آن به خودتان مربوط است. اسلام از قبل از این که شما ازدواج کنید تصرف کرده، توجه کرده که این ازدواج مبدأ یک بچه است. این بچه باید درست بجا بیاید. نظیر یک کشاورز بسیار عطوفت دار، به اینکه کشاورزیش خوب بشود از اول زمین را یک زمین صالحی درست می کند، آب را یک آب صالحی درست می کند، کشت را و تخم را یک تخم صالحی درست می کند. اسلام انسان ساز است می خواهد انسان درست کند. از قبل از اینکه شما ازدواج کنید، گفته، به زن گفته است چه مردی را انتخاب کند و به مرد گفته چه زنی را انتخاب کن، چه ادبی داشته باشد، و همین طور آن ازدواج را بعد از ازدواج را، آن عرض می کنم که چه را، بعد از او را، آن حمل را، بعد از او را، بچه داری را، برای اینکه اسلام انسان می خواهد درست کند. از آن اولی که می خواهد بنای یک اولاًدی بشود اسلام در آن تصرف دارد، اینکه همه، همه قوانین دنیا از آن غفلت دارد، هیچ توجهی بدان ندارند، اسلام بدان توجه دارد. اسلام می خواهد کاری بکند که شما در داخل صندوقخانه هم هیچ کاری نکنید بر خلاف قوانین عالم، قوانین دیگر چه کار دارند به باطن، داخل خانه ات هر کاری می خواهی بکن. به من چرا، شما نیا بیرون و نظم را به هم بزن، هر کاری می خواهی بکن. اسلام اینجور نیست. اسلام می خواهد انسان درست کند. این انسان را جوری می کند که در صندوقخانه و پشت در هم همان باشد که در خیابان است نه اینکه در صندوقخانه هر کاری می خواهد بکند، در خیابان نکند.
در صندوقخانه این آدم باید همان آدمی باشد که در خیابان است، در مجامع است، اسلام انسان می خواهد درست کند، انسانی که در همه حالات انسان باشد.
غرب از این اصلاً خبری ندارد. غرب دنبال این است که طیاره درست کند به انسان کار ندارد.
عالم را انسان باید درست بکند، غرب به انسان کاری ندارد. غرب به طیاره کار دارد و اینطور چیزها، انسان را رو به تباهی دارد می برد. دارد انسان را وحشی بار می آورد، یعنی آدمکش، بالاتر وحش، آن است که بیشتر آدم می کشد، بیشتر حیوان می خورد. غرب دارد انسان را وحشی بار می آورد. آن وحشی که آدمخوار است، آدمکش است، آدمکش بار می آورد.
اسلام انسان را محب آدم بار می آورد. به آدم عطوفت می دهد. آنجائی هم که اسلام جنگ کرده و اشخاص فاسد را از بین برده، برای عطوفت به جامعه است، آنها مفسد بودند. فاسدها را از بین می بردند برای اینکه این غده سرطانی برود از بین، این جامعه درست بار بیاید. همه اش عطوفت است ما که این چند نفر فاسد را می گوئیم باید بکشند برای اینکه غده سرطانی مفسدند، فاسد می کنند این جامعه را و فاسد کردند این جامعه را، حالا که این فاسدها و مفسدها رادارند می کشند، صدای غرب

صحیفه نور جلد 7 صفحه 70

در آمده است که چرا این فاسدها را می کشند، اینها دوستان ما هستند، خوب، ما برای همین می کشیم آنها را. اینها از ما هستند، اینها به ما خدمت کردند، اینها هیاهو در می آوردند به اینکه خدمتگزارهای ما را چرا می برید از اینجا، ما روی همین زمینه که خدمتگزارهای شما هستند و برخلاف ملیت ما عمل کردند، برخلاف اسلام عمل کردند، آدم کشتند، روی این منظور است که ما آنها را، جزای آنان را به آنها می دهیم.
آن روزی که امثال مرحوم مطهری را می کشند، یک کلمه حرف نیست که چرا کشتید، یک کلمه هویدا را وقتی می کشند داد می زنند، این مجلس سنای امریکا اینقدر فریاد کرد. برای اینکه آدمکش ها از آنها باید پرسید که آمار این آدم کشی ها که ما کردیم، کو؟ سوابقشان راهم بگویید، نمی گویند آنها، آنها بله خیر خواه امت هستند، خیرخواه مردم هستند، دوست هستند، حقوق جامعه را می خواهند حفظ کنند، طرفدار حقوق بشرند. از این الفاظ لامعنی که باز یک قدری از این الفاظ فاسد در ایران هم هست باز، طرفدار حقوق، این الان در اینجا هم هست و ما نصیحت به اینها کردیم که بابا شما حسابتان را از ما جدا بکنید، آنها حقوق بشر را نمی خواهند، ملاحظه بکنند آنها طرفدار ابرقدرت ها هستند و لهذا می بینید که این بشری که با دست اینها تقریباً چند صد هزار، حالا چند هزار را نمی دانم، چند هزار نفر را از ما کشتند. 15 خرداد می گویند 15000 کشته شده است، از 15 خرداد تا حالا شاید دویست هزار تا یا بیشتر کشته دادیم، زخمی الی ما شاء الله، این طرفدارهای حقوق بشر نمی گفتند که آخر چرا؟ چرا دارد اینجور می شود؟ نمی گفتند چرا حالا که ما اینهائی که آدم کشتند، فساد کردند، به تباهی کشاندند مملکت ما را چهار تا از آنها را داریم در دادگاه ها بعد از رسیدگی، بعد از شهادت شهود، بعد از اقرار خودشان، به جزایشان می رسانیم حالا فریاد، داد طرفداران حقوق بشر بلند شده، این طرفداران حقوق بشر را بشناسند مردم که اینها چه مردمی هستند اینها طرفدار کی هستند و این طرفداران حقوق بشر خودمان توجه کنند به این مسائل که اینها چه اشخاصی هستند و برای چه این کارها را می کنند.
 

تداوم نهضت، تا تحقق حکومت اسلام و قرآن

در هر صورت ما الان احتیاج به شماها داریم به همه داریم، بیشتر از سابق، اینکه می گوییم بیشتر از سابق برای این است که بیشتر همه مردم توجه داشتند به اینکه این رژیم برود و ما یک حکومت عدل داشته باشیم. همه توجهشان یک جا بود، هیچ توجه به اینکه ما امشب وقتی برویم منزل ناهار، شام، چه بخوریم نبود در کار، هیچ این مطلب نبود، یا حقوق من کم یا زیاد است. در این حال انقلابی که همه داشتیم می رفتیم جلو، نه من به فکر این بودم که حالا بعد از اینکه شب شد چه باید کرد نه شما در فکر این بودید که حقوقتان کم است، زیاده، اینها اصلاً مطرح نبود، چون مطرح نبود و همه هم الهی بودید این سد را شکستید، سدی که ممتنع می دانستند آن را که همچو چیزی بشود. شما با دست خالی و با اراده الهی این سد را شکستید، حالا که رسیدیم به اینجا الان یک سستی پیدا شده که توجه

صحیفه نور جلد 7 صفحه 71

به اینکه حالا ما حقوقمان چیست، خانه نداریم، زندگی نداریم، حقوق چطور است، در جه چطور است، این حرف ها حالا پیش آمده است، از این جهت الان توجه باید بیشتر به نهضت باشد، یعنی فعالیت بکنید که مردم را متوجه به نهضت بکنید برای اینکه ما بین راه هستیم نرسیدیم به مقصد، ما باز محتوای جمهوری اسلامی را در ایران پیاده نکردیم، مقصد ما این بود که اسلام، سر تا سر ایران اسلام باشد، حکومت مال اسلام باشد، تا حالا نشده البته یک مقدار راه را جلو رفتیم لکن مانده است، راه زیاده است، حالا وقتی است که همه با هم باشیم، همه توجهمان به مقصد باشد و اینقدر بهانه گیری برای اینکه حالا حقوق من کم است، انشاءالله زیاد می شود یا خانه نداریم، انشاءالله خانه پیدا می کنیم، زراعتمان چطور است، زراعت پیدا می کنیم. اما باید حالا همانطوری که در آن قدم های اول فراموش کردید همه اینها را، نه کارگر متوجه این بود که من مزدم کم است یا زیاد و نه کشاورز متوجه این بود که امسال کشاورزیش چطور است همه متوجه یک مقصد بودند لکن عمل شد و خوب شد، از حالا به بعد هم باید همین معنی را ادامه بدهیم، همین توجه به مقصد را ادامه بدهیم، همین الوهیت را حفظ کنیم، یعنی قصدمان را برای خدا و برای جمهوری اسلام و برای احکام قرآن بکنیم تا عنایت خدا محفوظ باشد و دست لطف الهی بالای سر همه باشد و انشاءالله اگر این مطلب بشود، پیروزید و مملکتمان انشاءالله مال خودتان، و خودتان اداره اش می کنید، همه دست ها هم منقطع خواهد شد ولی عمده همین معناست که این معنا را حفظ بکنیم. من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را می خواهم و سعادت این ملت که شما هم از این ملت هستید و خداوند همه شما را تأیید کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها