پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396 9:42 PM
تاریخ: 1357/10/01
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
به طور استثنا امشب چند کلمه ای گفتند من صحبت کنم ولی وقت های دیگر، همان روز یکشنبه خدمت می رسیم. ما که اعلام کردیم که دولت ایران غیر رسمی است و مخالف با قوانین است، هم مخالف با قانون شرع است و هم مخالف با قانون اساسی است، بنابراین کلیه چیزهایی که مربوط به دولت و برای اعانت دولت است، باید مردم از آن اجتناب کنند و ما به سربازها گفتیم که، دستور دادیم که فرار کنند برای اینکه خدمت در این دستگاه، خدمت به ظلم است و آنها هم بسیاریشان فرار کردند لکن بعضی مشکلات پیدا شده است. اینها بسیاریشان فقیرند و مکان هم ندارند از باب اینکه اگر بخواهند در مکان های خودشان بروند، مورد تجاوز دولت واقع می شوند و آنها را می گیرند، از این جهت آنها نمی توانند در منازل خودشان بروند. مردم در هر جا که هستند مکلفند به اینکه اینها را پناه بدهند، هم مخارجشان را بدهند و هم منزل محقر برای اینها به طوری که معلوم نشود که اینها کجا هستند، مردم مکلفند که این کار را بکنند و ما هم بابت وجوه شرعیه قبول داریم چیزی که همراهی به اینها می شود. این یک مساله است که مهم است و لازم است که مردم اقدام کنند. این بیچاره ها از سربازخانه ها بیرون رفتند و الان مکان ندارند و باید این کار بشود.
مطلبی دیگر راجع به کارمندهای شرکت نفت است، اینها هم از کار کنار رفتند، بسیاریشان هم استعفا کرده اند و اینها هم محتاج به اعانت هستند و من جمله هم مشکل شان قضیه خانه است که دولت، دولت غاصب، خانه را، خانه هایی که اینها دارند یا از آنها گرفته یا تهدیدشان کرده است به اینکه خانه هایتان را از شما می گیریم برای اینکه اینها نفت را بیرون نیاوردند که به ارباب ها بدهند حالا اینطور تهدید کرده اند آنها را که اگر نیایند سرکار، خانه هایشان را از آنها بگیرند. بنابراین آنها هم احتیاج به کمک مکانی دارند و هم برای اعاشه شان احتیاج دارند، این هم باز باید مردم و متمکنین و مردم باید این کار را انجام بدهند، به آنها منزل بدهند و از آنها پذیرائی بکنند و مخارج آنها را هم بدهند و ما باز بابت وجوه شرعیه قبول داریم و مجاز هستند که این کار را بکنند و کلیه کارهائی که برای دولت، اعانت به دولت است از باب اینکه این دولت، دولت غاصب است و ظالم است، برای مردم جایز
نیست که کمک کنند به این دولت، مالیات ها کمک است به دولت و جایز نیست که به اینها بدهند، حتی الامکان باید خودداری کنند از دادن مالیات، از اعانت کردن و هر چیزی که اعانت به این دولت است باید مردم از آن خودداری بکنند.
و ما چون تبلیغات زیاد شده است راجع به امور متفرقه و ما در صحبت هایمان جواب داده ایم لکن باز آنها تبلیغاتشان سر جای خودش هست و در روزنامه ها، چه روزنامه های اینها، بعضی روزنامه هایی که در اینجاها هست و چه تبلیغات دیگری در اطراف جاهای دیگر و روزنامه های خودشان آنهائی که روزنامه های سازمانی هستند در خود ایران هست، تبلیغاتی هست من جمله راجع به اقلیت های مذهبی، اینها تبلیغ کرده اند به اینکه اگر یک حکومت اسلامی پیدا بشود، یهودیان را چه خواهند کرد، نصاری را چه خواهند کرد، زرتشی ها را چه خواهند کرد، اینها را خواهند قتل عام کرد و چه. این حرف بسیار غلط است و حکومت اسلامی اگر چنانچه ان شاءالله برپا بشود، ما این یهودی ها هم که از ایران رفتند و بازیشان دادند و رفتند به اسرائیل و الان گرفتارند در آنجا به دست این یهودی ها و اسرائیلی هائی که از آمریکا آمده اند یا از دولت های دیگر رفته اند آنجا، این دسته یهودی که اینها آنجا بردند و اینها هم به خیالاتی رفتند آنجا، الان آنطوری که می گویند بسیار در سختی هستند، ما اگر انشاء الله یک دولت عادلی تاسیس شد، آنها را دعوت می کنیم، یهودی هایی که مملکتشان ایران بوده است دعوت می کنیم که به وطن خودشان برگردند و با آنها کمال خوشرفتاری را دولت اسلامی می کند. اسلام نیامده است که بشر را تحت مضیقه قرار بدهد اسلام یک قوانینی است که تمام اقشار بشر را برای آن احترامات قائل است، البته یک استثناهائی هست که آنهائی که شلوغکارند، آنهایی که خرابکارند، برای آنها هیچ کس یک - عرض بکنم که - تساهلی قائل نیست و اما مثل یهود که اهل ذمه هستند، مثل تمام اهل کتاب، نصاری، زرتشتی ها همه اینها در مملکت اسلامی با عرض بکنم که - رفاه و با احترام، آنجا توقف می کنند و اینکه گفته شده است که اگر یک حکومت اسلامی تاسیس بشود، چه خواهد شد و چه خواهد شد، اینها تبلیغاتی است که برای نگهداری شاه و برای به هم زدن این نهضت این تبلیغات می شود و این تبلیغات غلط است. یا مثلاً تبلیغ شده است به اینکه اگر حکومت اسلامی تاسیس بشود دیگر تمام این موسسه ها که بوی تجدد از آنها می آید، اینها همه به کنار باید بروند. حتی در آن اوایل امر یک وقت شاه گفته بود که این روحانیون می گویند که ما اصلاً سوار طیاره و اتومبیل نمی شویم، ما می خواهیم سوار الاغ بشویم، می خواهیم مثل زمان سابق که سوار الاغ می شدند، ما می خواهیم سوار الاغ بشویم و حالا هم همین حرف ها را با کم و زیادش می زنند که روحانیون می خواهند مملکت را برگردانند به عهده کذا. خیر، مساله غلط است، روحانیون می خواهند مملکت را یک مملکت مستقل، آزاد متمدنی کنند، نه آن تمدنی که در اصطلاح شاه است و نه آن آزادی که در کتاب شاه است و در اصطلاح شاه است که مردم را فوج فوج می کشند برای اینکه یک صدا می کنند معذلک
اسمش را آزادی می گذارند.
در اسلام تمام آثار تجدد و تمدن مجاز است مگر آنهایی که فساد اخلاق بیاورند، فساد عفت بیاورند.اسلام آن چیزهایی را که مخالف با مصالح ملت بوده است، آنها را نفی کرده، آنهایی که موافق با مصالح ملت است، آنها را اثبات کرده است. ما الان این مظاهر تمدنی که در جاهای دیگر، در ممالک پیشرفته از آنها استفاده های صحیح می شود، وقتی که آمده است در مملکت ما یا مملکت های شبیه به مملکت ما، استفاده هایی که از اینها می شود استفاده های فاسد می شود. مثلاً سینما، ممکن است که کسی در سینما نمایش هائی که می دهد نمایش های اخلاقی باشد، نمایشهای آموزنده باشد که آن را هیچ کس منع نکرده و اما سینمایی که برای فساد اخلاق جوان های ماست و اگر چند روز جوان های ما در این سینماهایی که در این عصر متعارف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت یک جوان برود در آنجا، فاسد بیرون می آید، دیگر به درد نمی خورد و اینها می خواهند همین بشود یعنی تمام برنامه هایی که اینها درست کرده اند، برنامه های فرهنگی، برنامه هنری، هر چه درست کرده اند استعماری است، می خواهند اینها جوان های ما را یک جوان هایی بار بیاورند که به درد آنها بخورند، نه به درد مملکت خودشان بخورند، یا فاسد بشوند، یک عضو فاسد بشوند. اگر یک مدتی این جوان ها در این مراکز فسادی که اینها درست کرده اند و در اختیار جوان ها گذاشته اند، آنقدری که مراکز فساد در تهران هست (الان بیشتر از این کتابخانه است، بیشتر از مراکزی است که برای تعلیم و تربیت است) برای این است که می خواهند این جوان ها به طرق مختلفه یا بیکاره و بیعار بار بیایند که دیگر در مقابل این استفاده جوهای خارجی نتوانند کاری بکنند یعنی بی تفاوت باشند نسبت به آنها و این جوان هایی که تریاکی بار آمده اند، هروئینی بار آمدند، شارب الخمر هستند، قمار باز شده اند عرض بکنم در مراکز فساد و فحشا رفتند، اینها دیگر همان عیاشی ها را تمام مقاصد خودشان می دانند و عالم هر چه بشود، آنهاتفاوتند نسبت به آنها. آنها می خواهند که این نسل جوانی که ممکن است یک ثروت بزرگی برای یک مملکت باشد و این مملکت را جلو ببرد، این نسل جوان را کاری بکنند که به عقب برگردد یعنی چیزی بشود بی فایده، یک امر بیفایده ای، یک ثروت بیفایده ای برای مملکت بشود، این یکی از کارهایشان است که می کنند.
یا مثلاً این مراکز تعلیم و تربیتی که اینها درست کرده اند، از دانشگاه گرفته تا پایین، اینها باز استعماری است و اینها بچه های ما را که می خواهند تربیت کنند، یک تربیت صحیح نمی کنند یعنی اولاً یک حد معین دارد که از این حد معین نمی گذارند بالاتر اینها بروند و ثانیاً وسایل متعدده درست می کنند، موانع متعدده درست می کنند برای اینکه اینها عقب بمانند، برای اینکه دانشگاه اگر یک
دانشگاه صحیح مستقلی که ماها می خواهیم باشد، از این دانشگاه رجال بزرگ بیرون می آید، از اینها رجالی بیرون می آید که بعد در مقابل آنهایی که می خواهند تعدی به مملکت ما بکنند و همه مخازن ما را ببرند در مقابل آنها می ایستند و آنها چون نمی خواهند یک همچو چیزی بشود، اینها را آنطور بار می آوردند و اگر توانستند غربزده آنها را بار می آوردند یعنی طوری می کنند، طوری این مسائل غرب را برای آنها طرح می کنند، طوری آنها را تحت تاثیر قرار می دهند که اینها از خودشان بکلی بیخود می شوند و پیوسته به آنها می شوند یعنی عمال آنها می شوند یعنی ما، فرض کنید که اگر چنانچه این نحو تربیت باشد، بعد از چند وقت دیگر (تا حالا هم همین طورها بوده) اگر یک رجالی داشتیم که اینها می خواستند یک کاری بکنند، کارهایی می کردند که به نفع آنها بوده نه کارهایی می کردند که به نفع خودشان باشد برای اینکه اینها به طوری محو شده اند در آن تربیت و تعلیم آمریکا، خارجی ها و به طوری اینها را در نظر اینها بزرگ کرده اند که دیگر همه مآثر خودشان و همه چیزهایی که مربوط به خودشان است، همه اینها را فراموش می کنند و توجه شان به خودشان از بین می رود و متوجه به غرب می شوند و هر چه مربوط به آنهاست به آن توجه می کنند.
اسلام می خواهد که هیچ یک از افراد این مملکت اسلامی پیوسته به غیر نباشد، تحت نفوذ غیر نباشد. حکومت اسلامی اگر چنانچه تاسیس بشود، نمی خواهد که آثار تمدن را از بین ببرد، با دانشگاه مخالف نیست، با علم مخالف نیست، قرآن پر این است که تفسیر، تعبیر، علم را از آن تعریف می کند و عرض می کنم که احادیث ما از علم آنقدر تعریف می کنند، از عالم آنقدر تعریف می کنند، آنوقت ما بگوییم که با علم مخالفند، خیر با این نحو علمی که شما دارید ما مخالفیم، با این نحو تربیت و تعلیمی که شماها می خواهید ما را تربیت کنید، با این ما مخالفیم، با آن مظاهر تمدن که بچه های ما را فاسد می کند، بچه های ما را عقب مانده نگه می دارد ما با آن مخالفیم، نه اینکه ما مخالفیم با اصل تمدن و می خواهیم مردم را برگردانیم به زمان کذا. اینها می خواهند مردم را نگذارند ترقی بکنند، برنامه اینها این است که به این نحو رفتار کنند که بچه های ما ترقی نکنند و دلیلش این است که بعد از 70 سال که ما مدرسه داشتیم و بیش از 30 سال که دانشگاه داریم حالا هم اگر چنانچه یک کسی مریض می شود، مریض خودش را برمی دارد می رود اروپا یا می رود آمریکا آنجا معالجه بکند. ما اگر چنانچه یک دانشگاه مستقلی داشتیم، خوب در دانشگاه های ما بعد از 30 سال باید طبیب ها و نمی دانم همه چیزها مجهز باشد و ما بتوانیم حتی که مریض های خودمان را مداوا کنیم، این دلیل بر این است که ما نداریم یک چیزی، در زمان ایشان همه چیزها از دست ما رفته است. یک آسفالت می خواهند اینها درست کنند، می روند یک شرکت خارجی می آورند، یک سد می خواهند درست کنند، یک شرکت خارجی می آورند: اگر چنانچه ما خودمان داشتیم، اگر چنانچه ما فرهنگمان مستقل بود که دیگر محتاج به این نبودیم که یک آسفالت را حتی خودشان نتوانند درست کنند یا عرض بکنم یک سد را خودشان نتوانند درست بکنند، یک برنامه آبیاری نداشته باشند، یک برنامه برق صحیح نداشته باشند، یک برنامه، آب صحیح نداشته باشند. هیچی ندارند. اگر ایشان الان هم برود یک مملکتی تحویل ما
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.