پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396 9:40 PM
تاریخ: 1357/09/04
بسم الله الرحمن الرحیم
مقصد هر چه بزرگتر باشد، رنج در راه آن هر چه زیاد باشد، باید انسان تحمل کند و آسان تر است. اگر مقصد شما آقایان همین امور دنیائی باشد، رنج هایتان به هدر می رود و اگر مقصد خدا باشد، نجات بندگان خدا باشد، نجات یک ملت ضعیف مظلوم باشد، رنج ها هر چه زیادتر باشد هدر نمیرود، یک چیزی که برای خداست هدر نمی رود. این قوه هائی که صرف در راه این ملت مظلوم می شود، برای نجات خلق خدا هست، برای رفع ظلم هست، برای قطع ید اجانب از بلاد مسلمین هست. این قوایی که در این راه صرف می شود یا صرف شده است خیال نشود که هدر رفته است، اینها محفوظ هستند. الان شما مواجهید، ملت ایران، ملت اسلام مواجهند با یک قوای شیطانی که بر مقدرات آنها سال های طولانی است که تسلط پیدا کردند و بلاد مسلمین کم کم به فکر افتاده اند که خودشان را نجات بدهند و منجمله ایران است که حالا مدتی است در فکر این است که نجات بدهد خودش را از دست اجانب، از دست قوای شیطانی و در این راه رنج ها برده است و چون مقصد بسیار بزرگ است، مقصد نجات یک امت است، مقصد آن است که این بیچاره ها که زیر بار ستم و ظلم اجانب با توسط حکومت های جائرانه، با وساطت سلسله پهلوی جائر در رنج بودند و در عذاب بودند، مقصود این است که نجات اینها حاصل بشود و مملکت از دست کفار نجات پیدا بکند، از دست اجانب نجات پیدا بکند و مملکت بشود از خود شما و ذخائر مملکت از خود شما.
اینکه می بینید هی فریاد می زنند از اینکه بودجه کم است، کسر آمد، نه این است که درآمد ایران کم است، درآمد ایران زیاداست لکن دست هایی در کار است که نمی گذارد تأمین بشود، خورنده هایش زیادند. نفت الان یک بودجه بسیار زیادی است و یکی از خیانت هایی که الان شاه بر ملت ما می کند این است که این ذخیره ای که باید برای سال های بسیار طولانی برای نسل های آتیه محفوظ بماند و زندگی بکنند با همین ذخائر، این آدم خواهد که در ظرف 20 سال، 30 سال، همه اش را به حلقوم آمریکا بکند و در ازایش هم چیزی دریافت برای منفعت ملت نکند. اینکه کسر می آید بودجه، یکی اش
برای همین معناست که این بودجه خورده شود. شما ملاحظه می کنید که 18 میلیارد دلار پول نفت را اسلحه خریدند 18 میلیارد دلار اینها اسلحه خریدند و باز هم خرند، اگر مهلتشان بدهند باز هم خواهند خرید، و این اسلحه ها چی هستند؟ خیال می کنید که ما محتاج به 18 میلیارد اسلحه هستیم برای تنظیم امورمان؟ خیر مسأله اینها نیست، چون رقیب آمریکا که شوروی است توجه دارد به مسائل، اینها به عنوان اینکه ما پول نفت را داریم تحویل می دهیم، به این عنوان همین اسلحه هایی که هیچ به درد ایران نمی خورد می آورند در ایران و پایگاه برای خود آمریکا درست می کنند یعنی نفت ما را می خورند و به جای آن برای خودشان پایگاه درست می کنند، به اسم دادن پول نفت برای خودشان پایگاه درست می کنند. اگر پول نفت را به ما ارز می دادند و پولش را می دادند، زیادتر بود از اداره دولت و اداره ملت. این پول ها برای ملت ما کافی است منتهی آنقدر خورده می شود، آنقدرش که آمریکا می آورد و عوضش آهن به ما می دهد، آهنی برای خودش، نه برای ما، یک مقداری هم که داده شود به حلقوم آقای محمدرضا خان و عائله و آن کسانی که به او مربوط هستند و آنهایی که می خواهند خدمت به او بکنند و مردم را می کشند برای حفظ او، که می گویند 60 هزار نفر (اینطور نوشته بودند) 60 هزار نفر اینهائی اند که مربوط به عائله سلطنتی هستند، مربوط به عائله سلطنتی یعنی آنهایی که باید از این سفره بخورند، بخورند و کار نکنند، بخورند و بیعاری کنند. خورنده خیلی زیاد است نه اینکه عائدات کم است.
این عائدات نفت که باید صرف خود مملکت بشود، صرف این فقرایی که در مملکت هستند بشود، اینها برای اصلاً برق و اسفالت و اینها در خود تهران تمام نشده، برق و آسفالت و آب که یک چیزهای اولی است حالا، باز خود تهران ندارد. خود تهران بعضی محله هایش چیزی ندارد، آب ندارند، باید بیایند سر این شیرهایی که هست. این زاغه نشین هایی که الان در تهران هستند یا چادرنشین هایی که در تهران هستند و حدود بیست، سی محله هستند که صورتشان را برای من داده بودند و الان پیش من نیست، اینها زندگیشان عجیب است، آنطوری که نوشته بودند برای من، اینها همان ها هستند که آقا گفتند: (مادهقان ها را از زیر بار - نمی دانم - آزاد می کنیم، ارباب و رعیتی به هم خورد و دیگر دهقان شدند همه و همه چه شدند) . این زاغه نشین هایی که در اطراف تهران و در خود تهران و محلات تهران الان ساکن هستند و یا آن که حالش خیلی خوب است یک خانه گلی درست کرده است خودش با 10 نفر، 15، 5 نفر، 6 نفر عائله، باقی دیگر با چوب و با نمی دانم از نی و با اینطور چیزهایی که تا حالا برای ما تفصیلش را نوشته بودند، حدود 20، 30 تا محل را اسم برده بودند، فلان جا، فلان جا، فلان جا، اینها زاغه نشین هستند و یا چادرنشین هستند یا یک خانه هایی اینطوری درست کرده اند. نوشته بود که - در این - اینها در اینطور شرایط هستند که بعضی شان منزل هایشان در یک گودالی واقع هست که باید تا لب خیابان که خواهد بیاید، نمی دانم پنجاه تا، صدتا (خیلی زیاد
نوشته بود من یادم نیست الان) باید پله طی بکنند تا بیایند به لب خیابان، آنجا یک جایی که شیر آب است بیایند آب بردارند. این زن بیچاره ای که می خواهد برای بچه هایش آب ببرد باید کوزه را بردارد از این گودال در این زمستان، در این برف، در این سرما از این پله ها برود بالا برسد به خیابان به آن شیر آب و یک کوزه آب را پر کند و ببرد برای بچه هایش. زندگی، خیال نکنید که حالا زندگی ایرانی ها مرفه است آنطوری که در بوق هایشان می گویند، یک دسته خاصی هستند که یا نور چشمی ها هستند یا اشخاصی هستند که وابسته اند، اینها هستند که یک قدری مرفه هستند، باقی مردم اینطور نیست که خود تهران اینطور است که 20، 30 محله دارد اینطور اشخاص ضعفا، همین هایی که در دهات مشغول زراعت بودند، زراعتشان را به اسم اصلاحات ارضی به هم زدند، دیدند که نمی توانند زندگی کنند آنجا، کوچ کردند بیچاره ها آمدند به اطراف تهران برای اینکه با کاری، با - نمی دانم - کسبی، یک کاری، یک حمالی بکنند، یک چیزی پیدا کنند که بچه هایشان نمیرند، اصلاحات ارضی که ایشان کردند این بود یعنی آمریکایی که می خواست، این نقشه آمریکایی بود برای ملت های این طرف که یکی آن هم ایران بود، یک نقشه ای بود برای اینکه بازار درست کند برای آمریکا. آمریکا گندمش زیاد بود، گاهی وقت ها آتش می زدند، گاهی وقت ها به دریا می ریختند، بهتر از این چی بود که زندگی ایرانی ها را به هم بزنند و زراعت ایران را به هم بزنند و کشاورزی بکلی از بین برود. حالا یک مملکتی که یک استانش کافی بود برای تمامش و باقیش بایست به فروش برود، یک آذربایجان اگر چنانچه سابقاً بوده زراعت می شد کافی بود برای همه ایران، ما بقیش باید به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا اینطور که ملاحظه می کنید همه چیزش وارد می شود از خارج. دامداریش را به هم زدند، کشاورزیش را به هم زدند، همه زندگی را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما که بعضی مراتعش را اشخاص کارشناس که آمدند دیدند، گفتند بهترین مراتع برای دامداری است، در دنیا از این مرتع بهتر نیست، این را به یک دسته ای دادند که یکی اش ملکه انگلستان است از قراری که به من نوشته بودند و یک عده دیگری از آن مفتخورها، به آنها داده اند، اجاره دادند به اصطلاح خودشان. دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشت های - عرض می کنم که - یخ زده نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگری می آورند برایشان، یخ زده، خراب، فاسد و حرام میت است در صورتی که ایران یک ناحیه اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همه ایران و مابقی اش باید صادر بشود.
حالا شما همه چیز را از خارج وارد می کنید، هر چه هست یا از اسرائیل می آید، (دشمن اسلام) ، خدا می داند که این مرد نسبت به اسلام چه خیانت ها کرده است، اسرائیل که دشمن اسلام است، با مسلمین الان در جنگ است، این از همان اول این را شناختند، از اول، از بیست و چند سال پیش از این، حدود سی سال، بیست و پنج سال پیش از این اسرائیل را که در جنگ بود با مسلمین، اینها به رسمیت شناختند و ابتدایش بروز ندادند و آخرش هم حالا که می بینید که الان یکی از افرادی که سینه
می زند برای محمدرضا خان، برای بقایش، اسرائیل است که می گوید نفت ما را از بین می رود، برای اینکه نفت او را اینها دارند می دهند، یعنی نفت بلاد مسلمین را می دهند به دشمن مسلمین که جنگ کند با مسلمین. یک همچو خائنی است این مردک، نفت ما را با تانکرهای خودشان، با وضع خودشان می رسانند به آنها، آنهایی که با همین نفت جنگ می کنند با مسلمین و غصب کردند زمین های مسلمین را - عرض بکنم - همه چیز مسلمین را از بین بردند، فلسطین را چه کردند، بیت المقدس را غصب کردند. این یکی از خیانت هایی است که این مرد به اسلام و مسلمین کرده است که در ایران هم همین طور اینطوری که به من اطلاع داده اند، بهترین زمین ایران دست اسرائیلی هاست. بهترین زمین دست این یهودی های اسرائیلی است که آنها کار می کنند لکن منافعشان را آنها دارند می برند.
دهقان های ما باید بیایند در تهران، زندگیشان آنطور باشد که گفته اند و انسان تا نبیند، هر که را نبیند، مطلب را نرود بررسی کند نمی فهمد چه خبر است اینها چه کرده اند. این مال خود تهران که پایتخت است، از اینجا وقتی بیرون بروید و در شهرهای دیگر و در دهات دیگر بروید، آنجا چه خبر است خدا می داند چه خبر است، آب ندارند، بهداری نیست، در خود روزنامه ها نوشتند بیست تا ده هست که یک بهداری در آن نیست، یک طبیب ندارد، آب ندارند. در روزنامه اطلاعات یک کیهان یک وقت دیدم در چند سال پیش از این که اینها از بی آبی اینقدر بی آب هستند که صبح وقتی این بچه از خواب بیدار می شود تراخم دارد، چشمش بسته است و چشمش را که به هم بسته است می خواهند چشمش را باز کنند، مادرش را با بول آن را، این چیزش می کند تا چشمش باز بشود. یک همچو زندگی ملت ما در دست این آدم دارد. پول ها رامی برند و در خارج برای خودشان ویلا درست می کنند و این کلمه را مکرر گفتم ولی باز هم عرض می کنم که (نوشته بود به من، حالا در یک مجله ای بوده است که یادم نیست اینها نوشته بود که من خواندم این را یا در یک چیزی بود که برای من خواندند آن را) یک ویلایی برای خواهر این شاه، یک کدام از این خواهرانش یک ویلایی خریده اند (به چه قیمت، آن را من یادم نیست اما نوشته بود) که 6 میلیون دلار یعنی 35 میلیون تومان خرج، 6 میلیون دلار خرج گلکاری آنجا شده است، یک همچو ویلایی از پول کی؟ ما که رضاخان را می شناختیم وقتی که آمد اینجا یک آدم لختی بود، یک سرهنگی بود که آمد اینجا. یک نفر از آقایان که نوارهایش را برای من فرستاده بود و من گوش کردم که چه کردند در این اسفالت که قرارداد کردند، نوشته بود که هر متری نمی دانم چقدر، چند صد دلار خرجش کردند یعنی خوردند و درست نکردند. ما الان هیچ نداریم، ما لختیم، بیچاره اگر این هم برود تا مدت های زیاد باید زحمت بکشند که این خرابی هایی که این کرده جبران بکنند، اگر بتوانند. (اگر ایشان برود زمین و زمان به هم می خورد! زمین و آسمان به هم می خورد! اگر ایشان برود ثبات ناحیه به هم می خورد!) کدام ثبات ناحیه به هم می خورد؟ بله اگر ایشان بروند ژاندارم نیستند برای خلیج و اینها، چون با پول ملت ما برای حفظ منافع آمریکا لشکر می فرستد، حفظ
کنند آن خلیج و امثال ذالک را. اگر ایشان برود مملکت ما درست می شود، اداره می شود، صحیح اداره می شود، هر کس بیاید صحیح تر از آن اداره می کند. اگر ایشان برود خلاء می شود؟! چه خلایی می شود؟ خوب یک دزدی برود، یک نفرآدم صحیح تر بیاید سر جایش، این خلاءاست؟! یک آدم صحیح تر می آید جایش، ما نداریم آدم صحیح؟! ایران اصلاً دیگر ندارد کسی را که جای آقای محمدرضا خان را بگیرد؟! ایشان چه می کند که دیگران نمی کنند؟ ایشان دزدی می کند، دیگری نمی کند. خلاء چیست؟ اینها همه تبلیغاتی است که اینها می کنند. با هر زبانی که بتوانند تبلیغ می کنند که این را نگهش دارند و نگه داشتنش برای این است که یک دسته داخلی می خواهند از قبل او بخورند، یک دسته بیشترش هم خارجی ها خواهند به توسط او منافع مملکت ما را ببرند و غارت کنند. ما را بهتر از او کسی نیست که غارت کند زیرا این نوکری است که از همه نوکرها بهتر است، اگر یک نوکر بهتر پیدا کنند فوراً این را کنارش می زنند لکن بهتر از این کسی نیست، نوکری کرده و کهنه نوکر است این.
البته کار بزرگ است، مشکل است لکن اهمیتش زیاد است یعنی یک ملتی با یک قدرت هایی می خواهد مقابله کند کار بزرگ است، مشکل هم است لکن برای این است که اسیر است در دست دیگران، می خواهد که این اسارت، قید اسارت را بشکند. کار مهم است، وقتی مهم است ولو طولانی باشد، ولو مشکل باشد باید درست بشود. تو باران شما هستید، خوب با شدید، دیگر بالاخره باید یک کار بشود. شما اگر یک تظاهری هم میکنید، یک روشنگری می کنید، خداوند توفیق تان بدهد، حالا باران هم می خورید، خوب بالاخره برای خداست، برای نجات ملت ایران است و همه تان مکلفید، مکلفیم به اینکه این تبلیغاتی که در خارج شده و دارد می شود و بعضی از این روزنامه های خارجی از آنها ارتزاق می کنند و بر ضد ملت ایران و بر وفق آقای محمدرضا خان چیز می نویسند، روشنگری کنید شماها در مقابل آنها، شما هم روشنگری کنید، شما هم به هر کسی رسیدید بگوئید مسائل را که ایران وضعش اینطوری است، صدای ایران نه از باب اینکه خیلی آزادی دارند بلند است صدایشان بلند است که ما آزادی می خواهیم، از باب اینکه آزادی ندارند. کی آزادی دارد؟ مطبوعات ما الان تعطیل است چندین وقت است که تعطیل است، چرا تعطیل است؟ برای اینکه سانسور است، آنها می گویند سانسور نباید باشد. هر جا را می روی الان تعطیل است، هر جا را می روی اعتصاب است برای اینکه مردم می بینند که دارد از بین می رود یک مملکتی در دست اینها. ادارات مطلعند که چه می گذرد منتها بیچاره ها نمی توانستند صحبت کنند، حالا، حالا اعتصاب کنند. هر جا بروی اعتصاب است، مریض خانه اعتصاب است، طبیب اعتصاب است، در دادگستری نمی دانم وکیل اعتصاب می کند، قاضی اعتصاب می کند، هر جا بروی اعتصاب است، برق اعتصاب است، همه چیز اعتصاب است، چرا؟ خیلی در رفاه هستند که اعتصاب کنند؟! خیلی کارشان خوب است و آزاد هستند؟! آزادی زیاد به ایشان دادند به قول کارتر که اینها همه در اعتصاب هستند و در زحمت هستند؟! یا نه می بینند که
اعتصاب بکنند یک مدتی، یک مدتی فلج کنند این کارها را بهتر از این است که اعتصاب نکنند و همیشه گرفتار باشند. باید اعتصاب بکنند تا اینکه رفع بشود این گرفتاری ها. ما مکلف هستیم مثل همه یعنی باید همه ما دنبال مطلب باشیم و اگر بتوانیم با روزنامه نگارها مصاحبه کنیم ، مسائل ایران را بگوئیم، نتوانیم مصاحبه کنیم، رفقا داریم در آمریکا، در اینجا، در انگلستان، در هر جا رفقا داریم، آشنایان داریم، در بین آشنایان به ایشان بگوئیم، چند نفر ایستاده اند توی مدرسه دارند با هم صحبت می کنند، شما هم بگویید آقا مسأله ایران این است درد ایرانی هائی که الان قیام کرده اند این است، خیانت هایی که این مردمک کرده است به مردم، این است، نه آن روزنامه ها یا مجلاتی که در خارج بعضی وقت ها منتشر می شود و بر ضد ایران صحبت می کند، این مسائل نیست مسائل نیست، مسائل این است که این - دارد - همه حیثیت ایران را به باد داده است.
- ایران آزادی - همه مردم دارند داد می کنند ما آزادی می خواهیم، ما استقلال می خواهیم، ما حکومت عدل می خواهیم حکومت اسلامی می خواهیم. حکومت اسلامی حکومت عدل است، دیگر این دزدی ها تویش نیست، اگر یک حکومت عادل صحیح پیدا بشود، همه چیز ما اداره می شود. ان شاءالله خداوند همه تان را توفیق بدهد، موفق باشید، سلامت باشید. من باز تکرار می کنم از اینکه آقایان می آیند اینجا از راه های دور و ما جایی که آنها را پذیرایی کنیم نداریم معذرت می خواهم. خدا همه تان را حفظ کند، موفق باشید انشاءالله.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.