پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396 9:29 PM
تاریخ: 1357/08/11
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمود طالقانی دامت برکاته
این مسأله امر طبیعی است که شخصیت هائی مثل جنابعالی که عمر گرانمایه خود را در راه آزادی و استقلال کشور و مخالفت بی امان با دستگاه جبار و غارتگران بین المللی صرف نموده اند در حبس و شکنجه بسر برند و از آزادی محروم باشند.
آزادی امثال جنابعالی برخلاف منطق شاه و موازین دولت اوست. فشار اراده آهنین ملت به طوری اعصاب شاه را خرد کرده است که دیوانه وار دست به جنایات ننگ آوردی زده است که روی تاریخ را سیاه نموده، به طوری که مستحضر هستید دست به جنایات تعجب آوری زده، در شهرستانها دسته های ناشناس از کولی ها و اجیرها با چماق و قداره و پشتیبانی قوای انتظامی به جان مردم محروم افتاده و جنایاتی به بار آورده و می آورند. دولت که باید حافظ مردم باشد، قوای انتظامی او به صورت مخرب و قوای تخریبی در آمده است
در عصر ما، در کشور بی پناه ما، منطق ها و لغت ها جای خود را عوض نموده، فضای باز سیاسی همان اختناق ها و سانسورهای همه جانبه است، تمدن بزرگ، وحشیگری های بدتراز قرون وسطاست، دولت آشتی با مسلسل و توپ و تانک و اخیراً با چماق و قداره، مردم را به تباهی کشیدن است، اصلاحات ارضی، کشاورزی را ساقط نمودن است، استقلال، وابستگی اقتصادی و فرهنگی و نظامی به اجانب است، فریاده های مرگ بر این سلطنت پهلوی، شاهدوستی و علاقه به رژیم است.
شما اکنون که از حبس کوچک به حبس بزرگ منتقل شده اید، با این حقایق عجیب و لغات تازه مواجه هستید ولی از طرف دیگر با یک تحول عظیم روحی ملت، از حیث شناخت و تحول عملی عظیم تر از حیث عمل مواجه هستید. توده های مردم که قبل از نهضت عظیم اسلامی، نظام شاهنشاهی را مظهر ملیت و مدار عظمت کشور می دانست و فرمان شاه را مطاع و متبع و از گزاف گوئی های
شاهان و گویندگان درباری و مدیحه سرائی آنان کشور را در سایه رهبری شاه مترقی و پیشرفته تا دروازه تمدن بزرگ می پنداشت و استقلال مملکت را در زیر پرچم شاهنشاهی بیمه شده به حساب می آورد، با یک جهش و شناخت همگانی، تمام پایه ها و کنگره های این قصر خیالی ناگهان فرو ریخت و محتوای این لغات و الفاظ فریبنده و بزک شده ظاهر شد و تهی بودن این طبل های پر سرو صدا از محتوی معلوم گردید و ورشکستگی اقتصادی و به غارت رفتن بیت المال و تباهی کشاورزی و وابستگی فرهنگی و ارتشی برملا گردید.
و نیز توده هائی که قبل از نهضت به امر یک پاسبان به جشن برمی خاست و بر بالای مغازه ها بیرق شادمانی می زد و فرمان شاه را به دنبال جزافه های شعراء درباری، فرمان ایزد میدانست، با یک جهش اسلامی به عصیان برخاست و با مشت های گره کرده و فریادهای مرگ بر این سلطنت پهلوی، مردوزن و کوچک و بزرگ به خیابان ها ریخته و در مقابل مسلسل و توپ و تانک، قهرمانانه مقاومت نموده و با فداکاری و خون جوانان برومند خود، قدرت شاهانه متکی بر ابرقدرت ها را شکسته و او را مجبور به تسلیم نموده، ولی تسلیم او را نپذیرفته و نخواهند پذیرفت. با چه منطق ممکن است از خیانت ها و جنایت های بی پایان این اهریمن جهنمی بگذرد و به مقام سلطنت غیرقانونی او سرنهد. ما با این منطق مخالف و کسانی که با آن موافقند، با ملت و ما که خدمتگزا ملتیم موافق نیستند. والی الله المشتکی.
والسلام علیکم و رحمة الله
روح الله الموسوی الخمینی
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.