پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
شنبه 2 اردیبهشت 1396 9:10 PM
تاریخ: 1350/10/02
بسمه تعالی شانه
برنامه رسول اکرم (ص) قبل از مهاجرت به مدینه، روزهائی که در مکه بسر می برند فقط تبلیغ الی الله و معرفی ذات مقدس حق تعالی و معرفی اسلام بود، یاورانی نداشتند تا بتوانند با کمک آنان با مشرکین بجنگند و اسلام را گسترش دهند و همانطور که در قرآن ملاحظه می فرمائید سوره هایی که در مکه نازل شده فقط جنبه پند و موعظه و معرفی اسلام را دارد و از جنگ و جدال صحبتی نیست و متن احکام در آن کمتر ذکر شده و آن روز که حضرتش با آن وضع شکست خورده و ناگوار از مکه خارج گردید، افراد عادی که سطحی فکر می کنند نمی توانستند پیش بینی کنند که این مهاجرت چه مصالحی به دنبال خواهد داشت، لکن وقتی که به مدینه تشریف بردند معلوم شد چه نتایجی بر هجرت ایشان مترتب بود و چگونه توانستند اسلام را در مدینه گسترش دهند و یارانی پیدا کنند، بالاخره با فتح و ظفر به مکه باز گشتند، به آن گونه که بزرگان قریش نزد آن حضرت خاضع شدند و حضرت هم آنان را آزاد ساخت.
اکنون اگر چه عده کثیری از ایرانیان بر اثر اختلافی که بین دولتهاست وجه المصالحه شدند و با این وضع فجیع از این مملکت بیرونشان می ریزند لکن ممکن است مصالح بزرگی در کار باشد که ما نمی دانیم و خداوند تعالی همانطور که حضرت رسول اکرم (ص) را فاتح و غالب به مکه برگردانید، شما را به این حوزه ها بازگرداند و روزی برسد که نجف بیش از حالا قوی باشد. ما اطمینان داریم که دیر یا زود حوزه علمیه به حال اول خود باز می گردد و شما ان شاءالله اگر به وظایف دینی و علمی خود عمل کردید باز به نجف برمی گردید. بار علم بار سنگینی است که به عهده شماست، آن طور نیست که تنها وظیفه شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه غیر را تبلیغ می کنید نفس خود را هم اصلاح نمائید، وظائف خود را فراموش نکنید، با هم صلح و صفا داشته باشید، دسته بندی و اختلافات را کنار بگذارید، باهم برادر باشید، با روح واحد و صفای باطن برای اسلام کار کنید.
شما اهل علم هستید و همه از یک ریشه و ورق یک شجره می باشید و اگر شما به عهد خود وفا کنید، خدای تعالی هم وفای به عهد خواهد کرد و شما را به حوزه ها باز خواهد گردانید و ان شاءالله باز در اینجا یکدیگر را ملاقات می کنیم و اگر من که روزهای آخر عمرم را می گذرانم در میان شما نبودم، شما هستید و بار دیگر در اینجا مجتمع خواهید شد.
در هر صورت مساله زوال حوزه در کار نیست، حوزه سرجایش باقی خواهد بود و صرفنظر از جنبه های معنوی و الهی، اصولا از نظر موازین طبیعی هم زوال حوزه های علمیه ممکن نیست زیرا حوزه ها مورد توجه تمام مسلمین بخصوص شیعه می باشد و پشتوانه آن ملتها هستند و آنچه ملتها پشتیبانش باشند دولت ها نمی توانند با آن مبارزه کنند، دولت ها زودگذرند و عمرشان کوتاه است، پشتوانه نجف ملتهای بزرگند و از این جهت محفوظ خواهد بود. اکنون در حوزه های ما محصلین افغانی، پاکستانی، هندوستانی، عراقی و دیگر ممالک عربی مشغول تحصیلند و این دولت که اصلا نمی توان نام آن را دولت گذارد قدرت ندارد که در برابر ملت ها ایستادگی کند و اگر با من و شما معارضه نماید با ملت ها نمی تواند معارضه کند.
اگر آقایان ایرانی را اخراج کردند دیگر آقایان که از ممالک دیگرند باید بایستند و به وظایف دینی خود اهمیت دهند.
مثل شما مثل فوج های سربازی است، اگر دشمن به فوجی حمله کرد و آنان را شکست داد فوج های دیگر پا برجا مانده و جای گروه های از بین رفته را می گیرند. دشمن از خدا می خواهد که وقتی یک گروه سرباز را از پای در آورد بقیه پا به فرار گذاشته میدان را خالی کنند. آقایانی که از دیگر ممالک در اینجا هستند باید پا برجا باشند و به تحصیل علم و تهذیب نفس ادامه دهند و اگر مراجع و من که یکی از طلاب هستم از اینجا رفتیم باز لازم است که آقایان بمانند و به وظائف خود عمل نمایند، البته رفتن من روی مصالحی است که ممکن است بسیاری ندانند ولی دیگر آقایان باید باشند و سنگر را خالی نکنند.
چنان که ما سابقا دیدیم حوزه قم به هم خورد، چه به هم خوردنی، عده معدودی پریشان حال که همیشه تحت فشار و آزار بودند استقامت کردند، طولی نکشید که ورق برگشت ظالم سابق را بردند و حوزه به هم ریخته آن روز به صورت حوزه پنج شش هزار نفری امروز درآمد.... شما غالبید مغلوب نیستید. اگر تاریخ ظلمه و ستمدیدگان دنیا را مطالعه کنید می بینید که غلبه همیشه با مظلوم است. معاویه با آن قدرت و عظمت و بساطی که داشت از بین رفت و امروز در شام که مرکز سلطنت او بود حتی از
قبر او خبری نیست ....
... این کسبه بیچاره، آنهائی که سالیان دراز در عراق بوده اند و ابداً در ایران علقه ای ندارند، دوست و آشنا و خویشاوندی ندارند وضع آنها بسیار مایه تاسف است و امیدوارم ملت ایران با آنها خوش رفتاری کنند. آنها مهمانند و من انتظار دارم که ملت شریف و مسلمان ایران با مهمانان و برادران خود مهربان باشند، به آنان پناه دهند، منزل و پوشاک و غذا بدهند، گرفتاری هایشان را برطرف نمایند و مهمتر آنکه آنانی را که به اوضاع ایران آشنا نیستند آشنا کنند. شما آقایان که به ایران می روید سلام مرا به برادران ایرانی ابلاغ کنید و بگوئید فلانی از شما استدعا دارد که نسبت به برادران راند شده از عراق که شاید جمعیتشان حدود صدهزار نفر باشد و در بلاد ایران متفرق می شوند تا می توانید مستقیماً کمک کنید و خوش رفتاری کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.