0

اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)
جمعه 25 فروردین 1396  12:54 PM

حضرت زینب(س)-ولادت و مصائب

 

کارِ ما امشب است با زینب

شبِ میلادِ نورها، زینب

سِرِّ وَالنجم و وَالضُحی زینب

آمده محورِ کسا زینب

دختر صبر مرتضا زینب

السلام علیک یا زینب

ای نبوت به شأن زن زینب

اسدالله بت شکن زینب

فاطمه حیدر و حسن زینب

یک تنه کُلِّ پنج تن زینب

از ازل غرق خویشتن زینب

تا ابد غرقِ در خدا زینب

شب میلاد گریه مرسوم است

زیر پایت بهشت معلوم است

پلک های تو حَیُّ  قیوم است

قلم عاجز به وصف خانوم است

در حقیقت امام معصوم است

درلباس فرشته ها زینب

زینت روزگار بابایی

سند افتخار بابایی

درجلالت کنار بابایی

دختر باوقار بابایی

توهمان ذوالفقار بابایی

ای تجلیِّ لافتی زینب

آمدی سروری به تو دادند

شأن پیغمبری به تو دادند

تبرِ حیدری به تو دادند

تا که بال و پری به تو دادند

لقب مادری به تو دادند

مات و حیرانت انبیا، زینب

آمدی و گدا شدیم همه

در مقامت فنا شدیم همه

در به در هر کجا شدیم همه

راهیِ کربلا شدیم همه

به خدا با خدا شدیم همه

قل هوالله را نَما، زینب

آمدی انّمَا الحیاتِ حسین

آمدی زمزم و فرات حسین

ساحل کشتی نجات حسین

سر پناه مخدرات حسین

خنده های تو خاطرات حسین

خَلقُک مِن حُسین، یا زینب

عشق خیر العمل درست کند

نامت از غم عسل درست کند

این برادر بغل درست کند

تا که ضرب المثل درست کند

سایه بان در محل درست کند

ای برادر تو را فدا زینب

سه برادر کبوترت بودند

بچه های برادرت بودند

راه بندانِ معبرت بودند

پاسبان های معجرت بودند

همه پروانه یِ سرت بودند

که مبادا به کوچه ها...زینب…

در مسیر تو یک نفر باشد

شمع روشن در این گذر باشد

ناشناسی به دور و بر باشد

تا مسیر تو بی خطر باشد

یک قبیله تو را سپر باشد

وای از روز کربلا... زینب

غصه و درد بی کران هم بود

کتک و سنگ بی امان هم بود

ترس از کشتن زنان هم بود

دور تو خولی و سنان هم بود

چادرت زیر دست و پا زینب

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها