پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)
پنج شنبه 24 فروردین 1396 3:20 PM
مربع ترکیب مرثیه حضرت زینب (س)
آسمانی پر از بلا دارم
سینه ای غرق ربنا دارم
بر دلم آه بی صدا دارم
در سرم شور نینوا دارم
زینبم من اصاره ی زهرا
دخت محبوب حضرت مولا
کودکی با بلا عجین بودم
در صبوری چو بی قرین بودم
اسوه ی صبر صابرین بودم
اینچنین شد که برترین بودم
بال جبریل پا خورم باشد
پرده ی عرش چادرم باشد
آمدم زینت پدر باشم
راوی ضرب میخ در باشم
شاهد پاره ی جگر باشم
کربلا راهی خطر باشم
من شب تیره را سحر هستم
بهر مولای خود سپر هستم
مادر دو شهید خوش نامم
بانوی پاک ِ دین اسلامم
سپرست و بزرگ ایتامم
شهد غربت چکیده در کامم
کربلا سنجش غرورم بود
قلتلگاهش که اوج شورم بود
لحظه ی سخت من همان دم شد
لحظه ای که فضا پُر از غم شد
وَ غمی در نهاد عالم شد
آسمان ناگهان جهنم شد
این ندا آمد و زمین لرزید
شمر دون رأس شاه را بُبرید
رأس او را بروی نی بردند
چی بگویم کجا و کی بردند
تا که بردند ، براو پی بردند
سوی بزم حرام و می بردند
سر آقا کجا و تشت طلا
لب آقا کجا و چوب جفا
از سرش بگذریم ، پیکر او
در کنارش فتاده مادر او
خون رَوَد از رگای حنجر او
زخم شمشیر شد سراسر او
نعل اسب و تن مطهر شاه
وای من ، بردن انگشتر شاه
بعد او نوبت حرم آمد
بسته گویم ، چه بر سرم آمد
آتشی سوی معجرم آمد
تازیانه به پیکرم آمد
چون کبوتر اسیر ِ در دامم
برده اند سوی کوفه و شامم
کوفی و بی حیایی و پستی
خطبه های منو می و مستی
سنگ ِ از روی بام و یک دستی
برده از من تمامی هستی
کوفه شادی و هلهله دارد
کوفه خولی و حرمله دارد
شامی و سیلی و کبودی ها
بزم شام و غم حسودی ها
آتش و کینه و یهودی ها
چشم هیز ِ کلاه خودی ها
وجه مجهول شد سرت را شام
عاقبت کُشت دخترت را شام
مجتبي دسترنج