من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» ظاهراً نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است این اعتراض را بارها هم گفتهام، الآن هم در جمع شما میگویم وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهای است که اعتراضی و اوقات تلخیای نداشته باشم و پیغام تندی ندهم؛ اما صدا و سیما کارهای زیادی را بهعنوان کار اسلامی انجام داده، برنامههای اسلامی و برنامههای هنری اسلامی درست کرده و برنامههای گزارشی و علمی داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی به وجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الآن مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را به وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملًا صالحا و آخر سیّئا، عسی الله ان یتوب علیهم»! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم.
فرض کنید در مورد کتابهای رمان، بنده همیشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بیارتباط نیستم و از دنیای رمان خبر دارم که چه خبر است. امروز فاسدترین رمانها منتشر میشود! البته این سه چهار ماه اخیر، تا حدودی توقّف شد ظاهراً بهخاطر همین حملات مجلس و اعتراضهای این طرف و آن طرف، این کار انجام شد خوب؛ وزارت ارشاد، دستاندرکار چند کتاب رمان شده و پول و امکانات به افرادی که آماده هستند، داده است مسلّم هم داریم که بنشینند و یک رمان انقلابی، یا چند رمان راجع به جنگ بنویسند؟ چند تا از این کارها کردند؟! این سؤال ماست دیگر. مگر وظیفهی وزارت ارشاد، غیر از این است؟! وزارت ارشاد اسلامی برای این است که اسلام را ترویج کند. البته این اعتراض را به سازمان تبلیغات هم دارم؛ منتها با آن ابعاد ضعیفتری از لحاظ امکانات و اینها که سازمان تبلیغات نسبت به وزارت ارشاد دارد. در مورد دانشگاه هم همینطور است.۱۳۷۸/۰۹/۲۳
بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
هنر انقلابی
صدا و سیما نه وسیلهای صرفاً برای سرگرمی یا خبررسانی که مدرسهیی عمومی برای همهی قشرها در سراسر کشور است و برنامههایی که از آن پخش میشود چه مثبت و چه منفی، آثاری عمیق در روحیه و فکر و رفتار و فرهنگ و بینش مخاطبان خود بر جای میگذارد. وظیفهی گردانندگان این رسانهی سراسری از این رو بسیار خطیر و سنگین است. اندکی غفلت از گردش امور و بیتوجهی به تصمیمگیریها و برنامهریزیها در، آنگاه آثار بیجبرانی بر جای میگذارد. پخش برنامههای هنری و فیلمها و گزارشهایی که جوانان و کودکان را به رفتار سالم و اندیشهی درست رهنمون میشود و دینداری و تعهد و انضباط و محبت و تعاون و حضور در صحنههای انقلابی و سیاسی را به آنان میآموزد، و عشق به فرهنگ و میهن و مردم خویش را در آنان پدید میآورد، کاری درخشان و حسنهای ماندگار است و کشور را در برابر امواج تهاجم فکری و فرهنگی و تبلیغاتی بیمه میکند.
و در نقطهی مقابل، پراکندن فیلمها و سریالها و برنامههایی که آنان را مجذوب خواستههای غلط و انحرافی میسازد یا به بیبندوباری و معاشرتهای نامشروع یا خشونتهای خونین که امروز آفت جوامع غربی بخصوص امریکا است میکشاند و در رفتار و پوشش و معاشرت و آرمانگزینی، مقلد بیگانگان بار میآورد، یا حقایق گذشته و حال کشور را واژگونه مینماید و مخاطبان را به یأس از خود، و فریفتگی به بیگانه یا به سرگرمیها و عادتهای ناسالم و مهلک یا به اسراف سوق میدهد، لطمهیی است که به آسانی قابل جبران نیست و وزر و وبال آن گریبانگیر همه خواهد شد. درسهای مفید و مضر این رسانهی بزرگ، بر روی میلیونها مخاطب در سراسر کشور خواسته یا ناخواسته اثر میگذارد و نتایج آن با همین نسبت قابل سنجش و در دیوان الهی مورد محاسبه است.۱۳۷۸/۰۳/۰۵
انتصاب مجدد دکتر لاریجانی به ریاست سازمان صدا و سیما
هنر، زبان رسایی برای همه موضوعات و بخصوص موضوعات پیچیدهای مثل انقلاب است. خوب است که من الان در ادامه پاسخی که به سؤال این دختر عزیزمان در ابتدای جلسه دادم، عرض کنم که هرچه امثال من درباره انقلاب بگوییم، نخواهیم توانست آن حقیقت عظیم را تشریح کنیم؛ مگر این که زبانِ هنر وارد میدان شود. زبانِ هنر است که میتواند حوادث عظیم را تبیین و تشریح کند و ذهنها را روشن نماید. بنابراین، همان طور که اشاره کردید، کاملاً درست است؛ هنر چنین نقشی را دارد.
البته قبل از پیروزی انقلاب، در دوران مبارزات پانزده ساله، متأسّفانه هنر وارد این میدان نبود، مگر خیلی بهندرت. گاهی شعرهای خوبی گفته میشد که در روشنگری ذهنها اثر داشت. این اواخر - شاید سالهای دهه پنجاه - بعضی از نمایشنامهها و هنرهای نمایشی هم تقریباً وارد میدان شدند؛ اما خیلی کم و بهندرت. مثلاً در تهران نمایشنامه «ابوذر» را روی صحنه بردند؛ در مشهد نمایشنامه «باران» را جوانان خوبی بودند که روی صحنه بردند - که الان هم در زمینههای هنر فعّالند - اما خیلی کم بود. غرض؛ هنر نقش زیادی در آن زمان نداشت.
متأسفانه در رژیم گذشته - که آن پانزده سال دوران مبارزات هم در همان سالهاست - هنر در قبضه صاحبان قدرت بود و حقیقتاً به انحطاطی دچار شده بود و در میدان حضور نداشت. لیکن از لحظه پیروزی انقلاب، هنر به میدان آمد؛ از دو جا هم آمد که عمدتاً از طریق استعدادهای هنری نوظهور - یعنی جوانان - بود. شما الان ببینید در میان این هنرمندان معروفی که ما داریم، خیلیشان جوانان بعد از انقلابند. اینها کسانی هستند که یا در جبهههای جنگ، یا در صحنههای انقلاب، با برخورداری از ایمان، خودباوری پیدا کردند و به سمتی کشیده شدند؛ مثلاً دوربینی دستشان گرفتند و برای عکسبرداری به جبههها رفتند. این کارها اینها را به سمت هنر کشاند و همین طور بقیه هنرها. غالباً جوانان بودند که از اوّلِ انقلاب شروع کردند؛ بعضی هم از هنرمندان دوره قبل از انقلاب بودند که اینها به انقلاب پاسخ دادند؛ خیلی هم متأسفانه پاسخی ندادند، رفتند کناری نشستند و هنرشان را در خدمت انقلاب قرار ندادند. در مجموع، از اوّلِ انقلاب تا امروز که بیست سال میگذرد، هنر نقش زیادی داشته و در عرصههای مختلف، انواع هنرها - نه فقط هنرهای نمایشی، یا هنر شعر، بلکه انواع هنرها - وارد میدان شدند و کارهای برجسته و بزرگی انجام دادند و هنرمندان جوان پرورش پیدا کردند.
اما این که شما میپرسید من نظرم نسبت به وضع کنونی هنر چیست، باید بگویم که اگر امروز را با قبل از انقلاب مقایسه کنید، ما خیلی وضعمان خوب است و برجستگی هم داریم. اما اگر با آنچه که باید باشیم، مقایسه کنیم، نه، عقبیم؛ من صریحاً اعتقاد دارم که عقبیم. ما هنوز در زمینه قصّهنویسی، در زمینه شعر و در زمینه هنرهای نمایشی - یعنی سینما و تئاتر - کاستیهای زیادی داریم؛ کارهای نشده فراوانی داریم و انسان ناشیگریهای متعدّدی را مشاهده میکند. من امیدوارم کسانی که در رشتههای هنری فعّالند، همان خودباوری را که ما در عرصههای دیگرِ انقلاب در جاهایی مشاهده کردیم و دنیا را به خودش متوجّه کرد - در زمینه صنعت، در زمینه صنایع نظامی و در زمینههای علمی، واقعاً ما کارهایی کردهایم که دنیا متوجّه آنها شده است - در زمینه هنر هم بلکه بتوانیم انشاءاللَّه کارهایی بکنیم که شاخصهی ملت بزرگ ایران و انقلاب بزرگمان باشد. این امید را من دارم.۱۳۷۷/۱۱/۱۳
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان)
هنر انقلابی
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی