0

بیانات مقام معظم رهبری

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:بیانات مقام معظم رهبری
جمعه 18 فروردین 1396  8:50 PM

بیانات در دیدار ائمه‌ی جمعه و مسئولان و اقشار مختلف مردم سراسر کشور

تاریخ: 1368/09/01

 

بیانات در دیدار ائمه‌ی جمعه و مسئولان و اقشار مختلف مردم سراسر کشور


بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

 


از همه‌ی برادران و خواهران که از نقاط دوردست تشریف آوردند، مخصوصاً علمای اسلام و خانواده‌های معظم شهیدان، صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم خداوند متعال رحمت و فضل و برکات خود را بر همه‌ی شما مردم مؤمن و شریف و علاقه‌مند و فداییِ انقلاب نازل کند.

 


امروز، در سرتاسر عالم حقیقت روشنی محسوس است که اگر کسی از مسایل جهان مطلع باشد، این حقیقت را خواهد دید و نخواهد توانست انکار کند و آن این است که اسلام در اجتماعات بشری در حال نفوذ و رشد است؛ چه اجتماعاتی که از ظلم و ستم قدرتهای شیطانی و نظامهای طاغوتی بجان آمده‌اند و به دنبال فکر و راه جدیدی هستند - مثل جوامع کشورهای آفریقایی و آسیایی و امثال اینها - و چه حتّی جوامع کشورهای اروپایی. البته، کدام اسلام؟ این، قابل بحث است؛ چون دو نوع اسلام وجود دارد که شاید بعضی از ظواهر این‌دو، با هم شبیه باشند، اما روح و جهتگیری آنها یکسان نیست:

 


یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی(ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت میکند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمیگیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار میگیرد - مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آنها هم از اسلام دم میزنند؛ اما اسلام برای آنها یک دکان و وسیله‌ی حیات و قدرت است؛ والّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد میکند.

 


چه‌طور ممکن است که کسی هم مسلمان باشد و هم مطیع و منقاد امریکا؟! هم مسلمان باشد و هم اهل فساد و انحطاط و عیش و طرب و انواع و اقسام گرفتاریهای اخلاقی؟! هم مسلمان باشد و هم به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانه‌یی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. پس، همان تعبیر (اسلام امریکایی) - که امام فقید و بزرگوارمان مکرّر بیان میکردند - تعبیر درستی برای اسلام آن‌چنان افراد و مدعیانی است.

 


آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ میکند، اسلام حقیقی و ناب و سازش ناپذیر است. لذا شما میبینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند - مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که توده‌ی مردم مسلمانند - مساجد معمور است؛ اما جمعی به‌عنوان طرفداری از اسلام قیام میکنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار میدهند و آنها را با انواع شکنجه‌ها، شکنجه میکنند و نهایتاً هم آنها را خرابکار مینامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد برمیآیند که اسلام واقعی و سازش‌ناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش می‌آید.

 


این، یک حقیقت است که امروز اسلام در حال پیشروی است و این، یکی از معجزات اسلام و قرآن است؛ زیرا آن قدری که علیه اسلام - بخصوص در طول ده سال اخیر - تبلیغ و اقدام شده و پول خرج شده است، شاید علیه هیچ فکر و عقیده‌ی دیگری در مدت مشابه، این همه تبلیغ و ضدیت و خصومت انجام نگرفته باشد.

 


وقتی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، مردم مؤمن و متعهد ما بر اساس اسلام عمل کردند؛ یعنی اسلام در کشور ما فقط لقلقه‌ی لسان نبوده و نیست، بلکه ملت ما به همان جهتگیریهایی که قرآن برای مسلمانها خواسته است، عمل کردند؛ لذا با شیطانها و قدرتهای ظالم مبارزه کردند و در راه خدا از همه چیز گذشتند و همان فدارکاریهایی که اسلام خواسته است، انجام دادند.

 


ملت ما، عزت خود را در مقابل قدرتهای جهانی حفظ کرد؛ یعنی همان چیزی که قرآن برای مسلمانها خواسته است: (و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین)(1). عزت، متعلق به مؤمن است؛ چون مؤمن تنها کسی است که با همه‌ی وجود، در مقابل هر چیزی که بوی شیطنت و ظلم و فساد میدهد، مبارزه و مقاومت میکند و فقط بنده‌ی خداست و غیر او را بندگی نمیکند. از وقتی که ملت ایران با پیروزی انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعی مجسم و متبلور کند، ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد و لذا علیه اسلام، تلاش و مبارزه و تبلیغ نمودند و پول خرج کردند.

 


مبارزه با جمهوری اسلامی، به‌خاطر اسلام است. آن وقتی که جمهوری اسلامی اثبات کرد که به معتقدات خود و به اصول اسلام پایبند است، به‌عنوان یک خطر بزرگ تلقی شد و تمام دستگاههای استکبار علیه او به‌کار افتادند؛ والّا در آن اوایلِ کار که هنوز نمیدانستند جمهوری اسلامی چیست و تا چه حد به مبانی خود پایبند است، آن‌قدر حساسیتی نشان نمیدادند.

 


بنابراین، دو جریان در مقابل هم قرار دارند و این برای ما مردم ایران، مطلبی مهم و سرشار از عبرت و درس است؛ از یک طرف، در هر جای دنیا که نشانه‌یی از اسلام دیده شود، فشارهای استکبار و قدرتهای مادّی علیه آن روزافزون است - که شما خبرهایش را میشنوید - حتّی مظهر کوچکی از اسلام در یک کشور اروپایی، مایه‌ی جنجال میشود و دولتمردان و سیاستمداران با آن مبارزه میکنند. از طرف دیگر، علی‌رغم فشاری که امروز علیه مسلمانها و اسلام در دنیا وجود دارد، دلهای مردم دنیا - بخصوص جوانها و روشنفکران و انسانهای آگاه - متمایل و مجذوب اسلام است و این همان چیزی است که گسترش اسلام حقیقی را تدوین خواهد کرد. اسلامی که متکی به فطرت انسانها و مبارز با همه‌ی دستگاههای ظلم و ستم باشد، خواهد توانست بماند و در دنیا حکومت کند و انسانها را به سمت خود جذب نماید.

 


عبرت این مطلب برای ما و ملت ایران این است که در جامعه‌ی خودمان، قدر اسلام را بیش از پیش بدانیم. آن چیزی که ملت ما را از همه‌ی بندها و اسارتها آزاد خواهد کرد، نظام و احکام اسلامی است. امروز، شما در دنیا ملتی را نمیتوانید پیدا کنید که به‌نحوی زیر فشار و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ نباشد. حتّی ملتهای بزرگ به‌نحوی زیر نفوذ چند قدرتند. در سرتاسر دنیا، چند قدرت بزرگ هستند که مثل قلدرهای یک محله و گردن کلفتهای یک آبادی عمل میکنند و بقیه مجبورند به آنها باج بدهند و از آنها اطاعت کنند و آنها را ملاحظه نمایند!

 


امروز، چند قدرت در دنیا هستند که حکم همان قلدرها و گردن کلفتها را دارند و بقیه‌ی ملتها به نحوی از انحاء زیر نفوذ آنهایند. خودِ ملتها این وضعیت را نمیخواهند؛ اما دولتهای فاسد و حکومتهای غیر مردمی و بیاعتقاد به مردم، آنها را زیر نفوذ قدرتهای بزرگ برده‌اند و به آنها باج داده‌اند و باز هم میدهند.

 


در شرایطی که دنیا میان زورگو و زورشنو و ستمگر و ستم‌پذیر تقسیم شده است، یک ملت اعلام کرده و ثابت نموده که از نفوذ همه‌ی قدرتها و گردن کلفتها آزاد است و آن، ملت ماست. این، مبالغه نیست؛ بلکه یک حقیقت است. هیچ کدام از قدرتهای بزرگی که امروز به‌نحوی بر دنیا اعمال نفوذ میکنند، قادر به اعمال نفوذ بر نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران نیستند. این، به‌خاطر آزادگی ملت ایران و همین آزادی سیاسی بسیار با ارزشی است که داریم. این ویژگی ممتاز، باید روزبه‌روز قویتر بشود و توسعه پیدا کند.

 


ما باید از لحاظ اقتصادی هم خودمان را به‌طور کامل از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنی ملت ما باید بتواند بنابر تشخیص و مصلحت خود، آن صنعت و کالا و متاعی را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفاده از منابع و امکاناتِ موجود تولید کند. البته، امروز ما هنوز برای این کار مشکلاتی داریم و ملت به آن حد نرسیده است که بتواند تمام نیازهای خود را در داخل برآورده کند؛ زیرا در گذشته همه چیز این ملت به گونه‌یی بنا شده بود که به همان قدرتها وابسته باشد. صنعت دقیق ما که جای خود دارد، حتّی کشاورزی ما را وابسته کردند و بیگانگان و قدرتهای حاکم و رژیم منحط پهلوی و قبلیها، کاری کردند که کشاورزی ما با پیشرفتهای علمی دنیا ناآشنا باشد.

 


باید این ملت بتدریج، با ابتکار و تلاش خود و با قوّت مدیریتی که بر آن اعمال میشود و نیز با وحدتی که همه‌ی مردم در جهت آزادی و استقلال دارند و همچنین با آشنایی آنها به توطئه و ترفندهای تبلیغاتی دشمن، به‌طرف آزادی و استقلال کامل اقتصادی برود. البته، مقدمه‌ی این استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی است. کشورهایی که از لحاظ سیاسی وابسته هستند، قادر نخواهند بود و اصلاً انگیزه ندارند که آزادی و استقلال اقتصادی را به دست آوردند. بحمداللَّه در مملکت ما، استقلال و آزادی سیاسی وجود دارد که دنباله‌ی آن، استقلال اقتصادی و بالاتر از همه استقلال فرهنگی است؛ آن هم فرهنگ مستقل با طرد نشانه‌های فرهنگ منحط و فاسد غربی از جامعه. در این باره، حرفها و بحثهای زیادی است که فعلاً میگذریم.

 


آنچه میخواهم در این موقعیت مطرح کنم، این است که ملت ایران هنوز در نیمه‌ی راه است و هنوز تحقق اهداف بزرگ و حقیقیش، به‌نحوی که مورد علاقه‌ی او و منطبق بر اصول اسلامی باشد، تلاش بیشتری میطلبد. تمام سعی و تلاش دشمن - یعنی استکبار جهانی و در رأس آن امریکا - بر این بوده است که نگذارد ملت ما به این هدفها برسد و هر دولت و تشکیلاتی که سعی کند ملت و کشور را به این استقلال و غنای لازم برساند، منفور قدرتها و استکبار جهانی است.

 


امروز، دولت فعلی ایران همت گماشته است تا کشور را از لحاظ امکانات ذاتی، به تلاش همه جانبه‌یی وادار بکند و سازندگی و بازسازی بعد از جنگ را در کشور به‌راه بیندازد. برای این کار، برنامه‌ریزی میکنند و زحمت میکشند تا مشکلات را از سر راه مردم بردارند و آن چیزی را که شایسته‌ی انقلاب و جمهوری اسلامی است، تحقق ببخشند.

 


دولتی که امروز بر سازندگی حقیقی کشور همت گماشته است، از نظر استکبار جهانی و قدرتهای بزرگ دنیا، به معنای واقعی کلمه مبغوض است. آنها بدشان می‌آید که یک ملت انقلابی و زنده و بیدار، به فکر سازندگی و بازسازی بیفتد و برای آن تلاش و برنامه‌ریزی کند و با مدیریتی قوی، سازندگی را به پیش ببرد. آنها میخواهند که مشکلات ملت، همیشه باقی بماند و به دنیا چنین القا کنند که اسلام نمیتواند کشور را اداره کند. آنها میخواهند کشور اداره نشود.

 


آنها میخواهند به دیگر مسلمانان دنیا این‌گونه وانمود کنند که اگر انقلاب کردید و به سمت اسلام رفتید، مشکلات شما زیاد و زندگیتان سخت خواهد شد!! آنها نمیخواهند ملت مسلمان ایران - که اولین انقلاب اسلامی بزرگ و پیروز را به‌راه انداخته است - زندگی خوب و شیرین و توأم با گشایشی داشته باشد؛ چون میدانند که اگر ملت ما این توانایی را پیدا کرد، برای ملتهای دیگر سرمشق و الگو خواهد شد. لذا استکبار با هر دستگاه و دولت و شخصیتی که برای بازسازی و ساختن واقعی کشور تصمیم گرفته باشد، مخالف است.

 


یکی از ترفندهای تبلیغاتی دشمن این است که به نحوی ذهنها را نسبت به آینده دچار تردید بکند. متأسفانه، بعضی از افراد ساده دل - که شاید آدمهای مغرضی هم دنبال قضایا باشند - وقتی میبینند کشور به سمت سازندگی و آبادی پیش میرود، به‌جای کمک و همکاری و تسهیل امور و روشن کردن افق دید مردم، بر همه چیز هاله‌یی از ابهام و شک میگسترانند؛ به گمان این که مردم را دچار تردید کنند. تلاش مدیریت قوی باید با پیشرفتها همراه باشد. چرا ما در پیشرفتهای یک ملت شک کنیم؟ کسانیکه حرفی میزنند و اظهار نظری میکنند، مواظب باشند مبادا برطبق خواست دشمن و استکبار حرف بزنند. دشمن، همین را میخواهد و مایل است که مردم در تلاش و سازندگی خودشان، دچار شک و تردید بشوند.

 


همان‌طور که بارها گفته‌ام، وقتی یکپارچگی ملت و این ایمان سرشار و اخلاص این مردم را مشاهده میکنیم، وقتی این برنامه را میبینیم و وقتی که به لطف و کمک الهی توجه پیدا میکنیم؛ دلهای ما از امید به آینده لبریز میشود. مطمئناً برای این ملت مبارز و شجاع و مؤمن و پایبند به اسلام و آماده برای مقابله با دشمنان اسلام، آینده روشن و شیرین است. اسلام به فضل پروردگار خواهد توانست دشمن را که هنوز اعمال نفوذ و قدرتش، مشکلاتی را بر ملّت ما تحمیل میکند، بکلی از منطقه‌ی زندگی مردم دور کند.

 


من، به همه‌ی برادران و خواهرانی که شما از میان آنها تشریف آورده‌اید، ابلاغ سلام و دعا میکنم. امیدوارم که خداوند متعال با لطف و فضل و رحمت خود، همه‌ی کارها را برای ملت ما آسان کند و این وحدت و هماهنگی میان آحاد مردم و دولت را روزبه‌روز ان‌شاءللَّه قویتر و مستحکمتر کند.

 


والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

 


 

 


 

 


 


 

 


1) منافقون: 8

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها