پاسخ به:سید شهدای کردستان
پنج شنبه 17 فروردین 1396 10:23 PM
هور مانند اژدهایی پهناور در جلو ما دهان باز کرده بود. گذشتن از هور به تنهایی شق القمر می مانست تا چه رسد به پیشرویهای بعد از آن، اما فرشته ایمان پس از بند کشیدن اژدهای نفس، واهمه هیچ اژدهایی را خریدار نبود.محور عملیاتی لشکر قمربنی هاشم، محور فوق العاده حساس و مهمی بود. پس از شکستن خط مدافعان هور، باید به طرف دجله پیشروی می کردیم و از شرق بر دجله مسلط شده و پل جویره را منهدم و ارتباط دشمن را قطع می کردیم. بچه های مخلص و بی ریای اطلاعات و واحد تخریب، نوک حمله به طرف خصم بودند. برادر واحدی از همراهان حاج حسین بود. او تعریف می کرد که وجود حاج حسین در شب حمله، نشاط همه را صد چندان کرده بود. سرسختانه می جنگید و به پیش می رفت. وقتی به نزدیکی پل رسیدیم، یک خودرو حامل افسران عراقی مانند سدی در برابر ما قد علم کرد و مانع کوچکترین تحرک ما شد. می دانستیم انهدام پل در نتیجه عملیات، نقش اساسی دارد. از طرفی حضور این مدافعان خیره سر، لحظات را برای ما سخت می کرد. ناگهان حاج حسین که از قوه جسمانی و تحرک خوبی برخوردار بود با پریدن به پشت خاکریز و دور زدن عراقی ها و پرتاب نارنجک به داخل خودروشان آنها را نقش بر زمین کرد. با دیدن شهامت او، روحیه بچه ها صد چندان شد. حاج حسین اولین نفری بود که روی پل قرارگرفت و اقدام به انهدام پل نمود. نیروهای دشمن ارتباط خود را از دست دادند و نقش اساسی و تحسین برانگیز او در این عملیات، از ناگفته های جنگ است. اگرچه او در ادامه عملیات مورد اصابت گلوله از ناحیه دست قرارگرفت و به عقب برگردانده شد، لیکن نقش زیبای دلاوریهای او از خاطرات محو نخواهد شد.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.