پاسخ به:معیارها و ملاکهای ازدواج
دوشنبه 14 فروردین 1396 10:24 PM
کفویت در ایمان و عقاید مذهبی
بیشک تقوای زن و شوهر و وجود تناسب مذهبی، مهمترین عامل مؤثر بر گزینش همسر و تضمینکنندة سلامت و موفقیت در ازدواج است و بهرغم تحولات اجتماعی جدید و فردگرایی در روزگار ما، تأثير باورهای مذهبی بر رفتار و گفتار زن و شوهر قابل توجه است و همواره و در همهجا بر رفتار و گفتار همسران مؤثر بوده است. پیامبرصلياللهعليهوآلهوسلم به فرد مسلمانی که قصد ازدواج داشت، فرموند:
علیک بذات الدین
بر تو باد که همسر دیندار بگیري[1]
البته منظور از کفویت در ایمان این است که دو طرف بایستی در میزان دینداری، نوع نگاه به اعتقادات، سختگیری، وسواس یا اعتدال در امور دینی و... متناسب باشند. چهبسا در برخی از موارد دیده میشود که دو فرد با ایمان بهدلیل اختلاف فاحش در نوع نگاهشان به مسائل دینی، دچار مشکلات عدیدهای در زندگی مشترک میشوند.
درهرصورت، میزان پایبندی به اعتقادات دینی و باورهای مذهبی نقش مهمی در استحکام و پایداری ازدواج و خانواده ایفا میکند. دختر و پسری که بهرغم اختلاف در اعتقادات دینی با یکدیگر ازدواج میکنند، با مشکلات متعددی در زمینة تربیت فرزندان، شیوة زندگی، فعالیتهای اوقات فراغت، نوع روابط و معاشرتها و لباس پوشیدن روبهرو میشوند، زیرا عقاید دینی، بخش مهمی از فرهنگ و ذهنیت یک فرد را تشکیل میدهند. اختلاف سلیقه در مورد چاشنیها و یا نوع غذاخوردن و لباس پوشیدن از موارد سطحی است؛ درحالیکه، اختلاف عقیده دربارة سنتهای دینی و فرهنگی اهمیت خاصی دارد.
اهمیت ایمان از دو جهت اصلی قابل بررسی است:
شخص باایمان بهمیزان قدرت ایمان خود و بهعلت ارتباط قلبی با خدا و برخورداری از یک نیروی کنترلکنندة درونی، فردی قابل اعتمادتر است و بههمیندلیل در بسیاری از موارد از لغزشها، انحرافها و ارتکاب اعمال خلاف دوری میکند. همچنین این افراد در پیشگاه خدا تعهد قلبی داشته و در برابر دیگران نیز به تعهدات خود عمل میکنند و میتوان به قول و تعهد آنها در امر ازدواج اعتماد کرد.
افراد باایمان بهعلت اینکه از نظام اعتقادی و ارزشی واحدی پیروی میکنند، دارای بینشها، گرایشها و سلیقههای کموبیش یکسانی هستند. زن و شوهری که هر دو در مکتب دین تربیت یافتهاند، اگرچه از قبل همدیگر را نمیشناختند، اما در موارد اساسی نقاط مشترک فراوانی دارند. اینگونه افراد در مواردی هم که دچار اختلاف میشوند، میتوانند با مراجعه به تعالیم دینی که مورد قبول هر دو است به وحدت نظر برسند و این بهترین و مطمئنترین وسیله برای تضمین سعادت در پیوند زناشویی است.
بهطور کلی، ایمان مذهبی از دو راه مهم بر ثبات و استحکام خانواده تأثير میگذارد. نخست از راه تقویت و تحکیم مبانی اخلاقی فرد که از نتایج آن، ایجاد یک عامل کنترل درونی است که از توسل شخص به اقدامات ظالمانه جلوگیری میکند. امام حسن مجتبیعلیهالسلام میفرمایند: «دختر خویش را به ازدواج شوهر متدین و پرهیزگار درآورید زیرا چنین شخصی اگر دخترتان را دوست بدارد او را اکرام میکند و چنانچه او را نپسندد به وی جفا و ستم روا نخواهد داشت.»[2]
راه دوم عبارت است از تأثير ایمان مذهبی در معنابخشیدن به زندگی و ایجاد حس رضایت در افراد. بدون شک از عوامل اصلی اختلاف در خانواده، توقعات فزاینده و آرمانگرایانة زوجهای جوان از زندگی مشترک است که برآوردهنشدن آنها، باعث احساس نارضایتی و درنتیجه کوشش نامعقول و نسنجیده در جهت تغییر وضع موجود به وضع مطلوب است. افزون بر آن، بروز نابسامانیهای اقتصادی، فرهنگی و... روابط زناشویی را به روابطی شکننده و ناپایدار تبدیل میکند. این در حالی است که ایمان به وعدههای الهی، مؤثرترین عامل در جهت ایجاد حس رضایت و امید به آینده و درنتیجه، سازگاری با ناملایمات و دشواریهای زندگی است. بر پایة همین ملاحظات است که روایات اسلامی در مقام معرفی معیارهای گزینش همسر، توجه خاصی به عوامل دینداری، پرهیزکاری و اخلاق دارد.
با توجه به این شرایط، زندگی در کنار یک دیندار آرامش بیشتری به انسان میدهد و همانگونه که قبلاً اشاره شد یکی از اهداف مهم ازدواج رسیدن انسان به آرامش است. برای نیل به این هدف باید توجه داشت که تا فرد خودش به آرامش نرسیده باشد، نمیتواند همسر خود را به این سو سوق دهد. اینجاست که موضوع ایمان بیشتر معنا مییابد. ایمان از واژه «امن» گرفته شده است و در روایات اسلامی آمده که اگر کسی ایمان داشته باشد، آرام است.
البته نکتة بسیار مهم در اینجا این است که برخی ایمان را با تدین ظاهری برابر میدانند. امام رضاعلیهالسلام در این رابطه میفرمایند: «ایمان فرد به حجم نماز و روزههایش شرکت در محافل مذهبی نیست بلکه به صداقت و امانتداری اوست.»
بنابراین، باید توجه داشت که دینداری افراد صرفاً به خواندن نماز و پارهای آداب ظاهری سنجیده نمیشود، زیرا برخی این امور را از سر عادت و نه برای بندگی و اطاعت خدا انجام میدهند. بلکه دینداری را بهوسیلة امانتداری، وفای به عهد و صداقت، اجتناب از مال حرام، اخلاق نیکو، تقید به امر به معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق دیگران، اجتناب از ظلم و تعدی و... میتوان تشخیص داد.
امام صادقعلیهالسلام میفرمایند: «به نماز و روزة مردم فریب نخورید، زیرا برخی از مردم به نماز و روزه عادت کردهاند، آنچنان که از ترک آن ناراحت میشوند.»