0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)
شنبه 12 فروردین 1396  3:01 PM

آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشيد

جان از تنم به حربه‌ی زهرِ ستم كشيد

 

ابنُ الرضايم و ز رضا ارث برده‌ام

زهر جفا مرا به همان پيچ و خم كشيد

 

در احتضارم و بدنم درد می‌كند

اين سَمّ جان شكار، توان از دلم كشيد

 

وقتی كه ديد، تشنگی‌ام قاتل من است

جان را اَجل ز سينه‌ی من لاجَرم كشيد

 

عمرم شبيه مادر پهلو شكسته شد

نخل جوانی‌ام ثمر از عمرِ كم كشيد

 

جز زهر كينه مايه‌ی آرامشم نشد

دريا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشيد

 

طاغوت، با سلاله‌ی زهرا چه‌ها نكرد

ما را برون ز خانه چو يک متّهم كشيد

 

بالا گرفت كار جسارت به اهل بيت

كارم به سوی بزم شراب و ستم كشيد

 

من وارث بلای خرابه‌نشينی‌ام

سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشيد

 

ای كربلا! چو شاهدِ ويرانی‌ات شدم

گويی كه ابن‌سعد سنان بر تنم كشيد

 

بهتر كه قبر مادر ما مخفيانه ماند

ور نه كدام حرمله دست از حرم كشيد

 

اين ظلم‌ها هدايت ما را عوض نكرد

شكر خدا، ولايت ما تا عجم كشيد

 

نام علی و فاطمه جاويد مانده است

دشمن خيال كرد بر آنان قلم كشيد

 

ما روی دوش، پرچم عصمت كشيده‌ايم

دردا، عدو عليه عدالت علَم كشيد

 

دنيا كه خود بخود، قفسِ جانِ خسته بود

تبعيد هم به گوشه‌ای از مَردمَم كشيد

 

از آفتاب زندگی‌ام بهره كم گرفت

شرمنده‌ام كه سختی از آن اُمتّم كشيد

 

افطار كردم و جگرم پاره‌پاره شد

جدّم رسيد و وقت سحر در برم كشيد

 

در آخرين نفس، پسرم چون بغل گشود

بُغضش گرفت و پارچه‌ای بر سرم كشيد

 

محمود ژولیده

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها