پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
یک شنبه 7 خرداد 1396 9:42 PM
بانکی را در نظر بگیرید و فرض کنید که این بانک هر روز صبح ۴٠٠/٨۶ تومان به شما اعتبار میدهد با این توضیح که شما میتوانید فقط در همان روز از آن اعتبار استفاده کنید . قانون این بانک بدینگونه است که هیچ موجودى حسابى از یک روز به روز بعد منتقل نمیشود و هر شب هر مقدار پولى که در حساب شما مانده باشد و شما نتوانسته باشید در طول روز آن را خرج کنید از حساب شما برداشته میشود و بعبارتی موجودی حساب شما در پایان هر روز صفر خواهد بود! در این صورت شما چه میکنید؟
البته که سعى میکنید تا ریال آخر آن را هر روز خرج کنید! مگر این طور نیست؟
مطمئنا بر همه ما واضح و مبرهن است که هر یک از ما چنین بانکى را در اختیار دارد. نام آن به اصطلاح بانک «زمان» است.
در طلوع هر صبح، ۴٠٠/٨۶ ثانیه به ما اعتبار میدهد و هر شب، هر چقدر از آن را که براى هدفها و منظورهاى خوب سرمایهگذارى نکرده باشیم از دست میدهیم. هیچ موجودیاى، از یک روز به روز دیگر منتقل نمیشود و نیز امکان استفاده از اعتبار فردا هم در امروز وجود ندارد. مانند اینکه هر روز حساب جدیدى براى ما گشوده میشود و هر شب، باقیمانده موجودى سوزانده و از بین برده میشود. اگر نتوانیم از اعتبارى که هر روز در اختیارمان گذاشته میشود استفاده کنیم، متاسفانه ما در این بازی بازندهایم ! درست است ! بازی زندگی را می گویم ! در هر زمان هیچ برگشتى به عقب وجود ندارد، به حساب فردا نیز نمیتوان خرج کرد و باید با موجودى امروز ساخت.
بهترین کارى که میشود کرد برنامه ریزى این سرمایه براى سلامتى، شادى، موفقیت و تعالى است!