0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
پنج شنبه 4 خرداد 1396  2:25 PM

روزی شخصی از بازاری می گذشت. ناگهان غلامی را دید. از اینکه چشم بر زمین دوخته، خوشحال شد و قصد خریدنش را کرد.
از او پرسید: می توانم تو را به غلامی برگزینم؟
گفت: آری.
 - نامت چیست؟
غلام: هرچه تو بگویی.
 - از کجا آمده ای؟
غلام: هر کجا که تو بخواهی.
 - چه کار می کنی؟
غلام: هر چه تو بگویی.
ناگهان صاحب به گریه افتادوغلام را خرید و گفت: ما نیز باید برای صاحبمان خدا اینگونه باشیم و رو به غلام کرد و گفت: تو آزادی.

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها