0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
پنج شنبه 4 خرداد 1396  1:46 PM

کارهای کوچک را به هدف‌های بزرگ وصل کنید!

💎سه نفر در یکی از معادن سنگ کار می‌کردند. کار آن‌ها تراشیدن سنگ‌های بود که از معدن استخراج می‌شد. این سه نفر هم سن و سال و در شرایط تجربی و مهارتی مشابه هم بودند. روزی رئیسشان به طور تصادفی متوجه شد با وجود آن که این سه نفر به طور تقریبی دارای شرایط و موقعیت یکسانی بودند، ولی یکی از آن‌ها کارش را با علاقه و پشتکار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهد و گوئی هرگز خسته نمی‌شود. دومی در شرایط به نسبت مناسبی قرار دارد و بازده کار او مثبت است. سومی چندان دلبستگی به‌کارش ندارد و با وجود آن که سعی می‌کند وظیفه‌اش را انجام دهد، چشم امیدی به‌کارش ندوخته است.
آقای رئیس به فکر فرو رفت. چرا باید کاری که از این سه نفر انجام می‌دهند تا این اندازه با یکدیگر تفاوت داشته باشد. او با خود می‌اندیشید که تفاوت عملکرد انسان‌ها در چه چیزهائی ممکن است باشد. ناگهان پاسخی به ذهن او خطور کرد: ‌”انگیزه‌“. حدس زد تفاوتی که در کار این سه نفر مشاهده می‌شود به احتمال زیاد به انگیزه کار کردن آن‌ها مربوط می‌شود. به همین سبب تصمیم گرفت پیش آن‌ها برود و از نزدیک با آن‌ها گفتگو کند. نخست از فردی که چندان دلبستگی به‌کار نداشت، پرسید: ‌”به چه کاری مشغولی؟‌“ ‌”جواب داد: ‌” سنگ می‌تراشم‌“. رئیس پرسید: ‌”همین!‌“ گفت: ‌”آری!‌“ آن گاه نزد فردی که میانه حال بود، رفت و همین پرسش را از وی کرد. او پاسخ داد: ‌” این سنگ‌ها را می‌تراشم تا ایوانی درست کنم‌“ و تبسمی به لب آورد. رئیس به سراغ فردی که از همه بهتر کار می‌کرد، رفت و پرسش خود را تکرار کرد. او با شور و هیجان خاصی جواب داد: ‌”دارم قصر بزرگ و زیبائی می‌سازم که در بالای ان کوه جای خواهد گرفت. این سنگ‌ها را برای ستون‌های قصر به‌کار می‌برم. سپس سنگ‌های دیگری برای ساختن دیوارها و دروازه‌های آن خواهم تراشید و به‌تدریج قصری باشکوه و بی مانند بنا خواهم کرد که هر کس به آن می‌نگرد، زبان تحسین بگشاید و بر سازنده‌اش آفرین بگوید!!‌“
رئیس از گفتگو با این سه نفر پاسخ خود را یافت. تبسمی بر چهره خود جاری ساخت. قدم زنان در هوای آزاد به گردش پرداخت و به فکر فرو رفت. از کشف خود خوشحال بود. به نکته بسیار مهمی پی برده بود. نکته‌ای که می‌توانست منشأ تحول‌های بزرگ و بنیادی برای او در آینده باشد. او دائم زیرلب زمزمه می‌کرد:
هدف‌های بزرگ، انگیزه‌های برومند و کارائی بیشتر.
عملکرد افراد، بستگی به انگیزه‌های آن‌ها دارد. هرچه انگیزه‌های درونی انسان‌ها نیرومندتر باشد، کارائی آن‌ها افزایش خواهد یافت. انگیزه‌های نیرومند از هدف‌های بزرگ و باشکوه پدید می‌آیند. برای این که به شور و شوق و جنبش درآئید، کارهای کوچک خود را به هدف‌های بزرگ و باشکوه متصل کنید. هدف‌های شما باید مانند چشمه‌ای زلال پیش روی شما بجوشند و شما دمی از آن‌ها چشم برندارید!

برداشت از کتاب حکایت‌های بهره‌وری ـ حسین پورآقاسی

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها