0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  9:28 PM

سنگین ترین مجازاتی که خدایان یونان باستان می توانـــــــستند برای "سیزیفوس"

در نظر بگیرنــــــد این بود که او کار بیهوده ای را همیشه انجام دهد .

سیزیفوس محکوم شده بود تا ابد تخته سنگی را از یک سراشیبی تند بالا ببرد .

مدت ها گذشت و سیزیف در تمام این مدت مشغول

بالا بردن تخته سنگ از شیبی تند بود تا به بالای بلندی می رسید

تخته سنگ از آنجا سقوط می کرد و به پایین دره می افتاد.اما خدایان فراموش کرده بودند که

سنگ بر اثر مرور زمان دچار فرسایش می شود.

در صدسال اول لبه های تیزی که دست های ســـیزیف را بریده و آنها

را زخمی کرده بود صاف شد.

در پانصد سال بعدی پستی و بلندی های سنگ به قدری صیقلی شد که سیزیفوس

تخته سنگ را قل می داد و بالا می برد .

در هزار سال بعد تخته سنگ کوچک و کوچک تر و شیب هموار و هموار تر شد و...

این روزها سیزیفوس تکه سنگ ریزی را که روزگاری صخره ای بود به همراه

قرص های مسکن و کارت های اعتباری اش در کیفی می گذارد و با خود می برد.

صبح سوار آسانسور می شود و به طبقه بیست و هشتم ساختمان دفتر ش می رود

که محل مجازاتش به حساب می آید

بعد از ظهرها دوباره به پایین بر می گردد
 

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها