0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
جمعه 15 اردیبهشت 1396  12:57 PM

پیرزن با شور و شوقی وصف ناپذیر، نقشه‌هایی را كه سالها به آن فكر كرده بود عملی كرد.
خانه‌ چند طبقه‌اش را فروخت و برای هر یك از فرزندانش آپارتمان مستقل خرید تا راحت زندگی كنند.
طبق نقشه‌هایش قرار بود به نوبت میهمان فرزندانش شود تا چند روز عمر بگذرد.
یكی از روزها، خواهرها و برادرها تصمیم گرفتند به بهانه پارك، بیرون بروند. مادر را هم با خود بردند. وقتی برگشتند، پیرزن در خانه سالمندان تنها مانده بود.

#فرهاد_معماری

 

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها