0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
جمعه 8 اردیبهشت 1396  3:15 PM

💎آیینه پرسید که چرا دیر کرده است

نکند دل دیگری او را اسیر کرده است


خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است

تنها دقایقی چند ۰تاخیر کرده است


گفتم امروز هوا سرد بوده است

شاید موعد قرار۰ تغییر کرده است


خندید به سادگیم آیینه و گفت
احساس پاک۰ تو را زنجیر کرده است

گفتم از عشق من چنین سخن مگوی

گفت خوابی , سالها دیر کرده است


در آیینه به خود نگاه می کنم , آه

عشق تو عجیب ,مرا پیر کرده است


راست گفت آیینه که :منتظر نباش

او برای همیشه ,دیر کرده است …

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها