0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
جمعه 8 اردیبهشت 1396  3:01 PM

مادري پیر مرا،
نکته ای زیبا گفت!
از بد دنیا گفت!
گفت طاووس مشو
که به عیبت خیزند،
گر شوی شعله شمع،
زیر پایت ریزند!
گفت: پروانه مشو،
که به سرگردانی،
لای انگشت کتاب،
سالها میمانی!
نه زمین باش نه خاک،
که تو را خوار کنند،
وانگهی ذهن تو را،
پر ز مرداب کنند!
آسمان باش که خلق،
به نگاهت بخرند!
وز پی دیدن تو،
سر به بالا ببرند.


آسمان باش عزیز
: ﮔﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ !
ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺲ ﻛﻦ !
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﮔﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻫﻲ ﺷِﻜﻮﻩ ﻛﻨﻲ !
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭼﺸﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺍﺧﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓِ ﺗﺮﺍ !!
ﻓﺮﺻﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺻﺮﻑ ﮔﻠﻪ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﺷﻮﺩ !
ﺗﺎ ﺑﺠﻨﺒﻴﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺗﻤﺎﻡ !!
ﻣﻬﺮ ﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺷﺖ ....
ﻳﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﻳﺪ !!
ﺑﺎﺯﻛﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ تابستان !!
ﺍﻳﻦ ﺷﺘﺎﺏ ﻋﻤﺮ ﺍﺳﺖ ...
ﻣﻦ ﻭﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭﻣﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ !!
ﺻﺒﺢ ﻳﻌﻨﻲ ﺁﻏﺎﺯ
ﻓﺮﺻﺖ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ
ﺻﺒﺢ ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯ،ﺳﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭﻋﺸﻖ ﺍﺯﺁﻥِ ﺧﻮﺩ 
ﺗﻮﺳﺖ !
ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍﻗﺪﺭ ﺑﺪﺍﻥ
ﺣﻴﻒ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺮﻑ ﮔﻠﻪ ﻭﺷﻜﻮﻩ ﺷﻮﺩ
ﺗﺎﺑﺨﻮﺍﻫﻲ ...
ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها