پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
جمعه 8 اردیبهشت 1396 2:51 PM
خرگوش از خر شاکی بود میگفت
جناب خر هر روز میگوید دو دو تا میشود شیشتا
بز دستی به ریش خود کشیدگفت
ناراحت نباشید خرگوش عزیز خر خر بدنیا آمده خر از دنیا میرود
خدا آنرا چنین آفریده
ببر گفت ما میبایست به خر آموزش بدهیم دست از خریت بر دارد
خر گفت دوستان ناراحت نشوید
از امروز میخواهم مثل ببر زندگی کنم
به دندانهایم توجه کنید قویتر از دندانهای ببر هستند
کمر ببر را بدندان گرفت و فشار داد
فریاد ببر بلند شد و گفت آخ کمرم شکست
ببر را به بیمارستان بردند برای مداوا
انجمن حیوانات تصویب کردند که خر اگر همان خر باشد بهتر است
#قاسم_سناییان