0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
شنبه 2 اردیبهشت 1396  6:07 PM

ميدانی جانم!
صبح ها همين كه
صدایِ سوت کشیدنِ کتری رویِ اجاق را بشنوی،
بویِ نانِ سنگکِ تازه يِ صبحِ زودِ پدر به مشامت برسد،
و صدايِ صبحانه حاضر کردنِ مادر از آشپزخانه بیاید،

يا وقتی عطرِ قرمه سبزی هايِ ظهرِ جمعه اش تويِ خانه ميپيچد و هوش از سَرت ميبرد،
همين كه چشمت ببينتشانُ
گوشَت نفس هايشان را بشنود،
همین که آغوشِ گرمشان را لمس كنیُ
بگویی "چقدر دوستشان داری"
يعنی "صبحت بخير" شده!
جمعه و شنبه اش فرقی نمیکند،
صبح هایِ بودنشان همیشه بخیر می شود ...

👤منيره بشيرى

 

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها