0

**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:**داستان های کوتاه و جملات پند آموز**
سه شنبه 15 فروردین 1396  12:38 PM

نکند من در چهل سالگیِ غریبی ،
در یک روزِ بارانی کنار کسی نفس بکشم اما سالها قبل ،
در یک خاطره ی دور ،
در کافه نادری ،
لاله زار ،
در یک سینمای کهنه ای که بعد از ما دیگر هیچ فیلمی نشان نداده است
دفن شده باشم ؟؟
میدانی که چقدر درد دارد
جسم و روح ات در دو زمانِ متفاوت گیر کرده باشد ...
آنوقت ممکن است درحالی که ضبط صوت ،آهنگ موردعلاقه ی تورا پخش میکند و میخواند

"قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر"

من به این فکرکنم که چقدر امروز باتجربه تر شده ام اما ...واقعا چقدر سالها قبل ، مادرِ بچه های تو بودن به من می آمد


 غزاله نظر

 

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها