0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:05 PM

چو بلبل سحري از جگر كشيد آواز 
به جام گل لب ميناي ابر شد دمساز 
شكفته شد گل احمر چو چهره محمود 
بنفشه كرد معطّر چمن چو زلف اياز 
گشود ديده زخواب و خمار ديگر بار 
به روي باغ در فتنه كرد نرگس باز 
رسيد وقت كه طاووس نو بهار به باغ 
گهي به سرو، به شمشاد، گه كند پرواز 
به سجع و قافيه مرغان بذله گوي به شاخ 
كنند زمزمه چون مطربان نغمه نواز 
عروس گل بدر آمد به حجله گاه چمن 
نشست بر سر گلبن به صد كرشمه و ناز 
نشسته بر ورق چهر ه اش ز ژاله عرق 
چنان كه از اثر مي، رخ بتان طراز 
شدم به باغ يكي طرفه شاهدي ديدم 
ترنج غبغب و گلچهره شوخ و زلف انداز 
گوزن گردن و طاووس جلوه، كبك خرام 
غزال چشم و غزل خوان و رندو لعبت باز 
به صد لطيفه شدم پيش و پس به هر يك گام 
چو بروثن و ثني بردمش دو جاي نماز 
به يك نگاه چنان شد زر از دل آگاه 
كه راه برد به انجام كار از آغاز 
بكرد ناز و كشيدم كه در طريقت عشق 
چو يار ناز كند عاشقانه كنند نياز 
پس از هزار ترش رويي و دو صد تلخي 
به پاسخم لب شيرين خويش داد جواز 
چه گفت؟ گفت كه كوتاه دار قصّه خويش 
فسانه را چو سر زلف من مساز دراز 
بگفتم اي دل مجروح را غمت مرهم 
به غمزه خاطر عشّاق خويش ريش مساز 
چو زلف پر شكنت اين قدر دلم مشكن 
به نار هجر از ين بيشتر تنم مگداز 
هراس دار كه روزي شكايت از تو برم 
به مير ملك خراسان شه عراق و حجاز 
امام ثامن و ضامن خديو كشور طوس 
كه هست شاه حقيقي به خسروان مجاز 
شهيد زهر جفا مبداً سخا و وفا 
كم هم به طوس غربت است و هم غريب نواز 
شهنشهي كه بود امرش از طريق نفاذ 
به ماسواي خدا با قضاي حق انباز 
ز يمن تربت او بود اين كه در مرتع 
به گوسفند شبان است گرگ حيلت ساز 
دو چا كرند قضا و قدر غلط گفتم 
كه روز و شب پي امرش بوند در تك و تاز 
شهنشهي كه به دوران بأس و معدلتش 
كنند صعود و كبك آشيان به ديده باز 
زاعتدال و لطافت هواي بارگهش 
هزار بار زخلد برين بود ممتاز 
كنند صدره بر طايران سدره نشين 
كبوتران درش ناز، همچو كبك به غاز 
كند چو كفّ كريمش كرم نخواهد ماند 
نه بر بخيلان بخل و نه بر حريصان آز 
جهان پناها داني به دردهاي نهان 
به روزگار، كسم جز تو نيست محرم راز 
جهان فراز و نشيب است و سهم من همه شيب 
تو سر فراز كن اي خالق نشيب و فراز 
هميشه تا كه برهنه است پيكر نرگس 
هميشه تا كه بپوشد به تن حرير، پياز 
پيازوار غم دشمن تو، تو بر تو 
چو چشم نرگس، جسم محبت اندر ناز

ميرزا ابو القاسم ذوقي اصفهاني

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها