پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙
پنج شنبه 3 فروردین 1396 3:58 PM
در عدم بوديم مستور وجود
تا حقيقت پرده ي ما را گشود
بود تنها حضرت پروردگار
خواست تا خود را ببيند آشكار
آفريد آيينه اي در خورد خويش
داد او را سينه اي در خورد خويش
سينه اي سينا تر از تور كليم
سينه اي سرشار از خُلق عظيم
....
نام آن آيينه را احمد نهاد
گام او را بر خطي ممتد نهاد
گفت اين عين تجلاي من است
جام او سر مست سهباي من است
چشم احمد با ده گردان من است
رهنماي رهنوردان من است
دوستان عزيزم
اگر كسي شاعر اين شعر را ميشناسد لطفا اعلام بفرماييد
اين شعر به مثنوي عشق معروف است
اما حدود 11 سال پيش اين شعر رو حفظ كرده بودم و الان از ادامه ي اين مثنوي هم اطلاع ندارم و از ذهنم رفته
مرحوم آغاسي هم بخشي از اين مثنوي را در اشعار خود استفاده كرده و قرائت كرده.
يكي از دوستانم مي گفت كه اين شعر از رودكي است اما من سندي در اين مورد پيدا نكرده ام
با تشكر
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.