0

《 برای مادرم 》

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

《 برای مادرم 》
پنج شنبه 26 اسفند 1395  11:07 AM

 

عکس و تصویر 《 برای مادرم 》 کاسه آبی را به پشتم،مادرم پاشیدو رفت تا که برگردم شنیدم ...



کاسه آبی را به پشتم،مادرم پاشیدو رفت

تا که برگردم شنیدم ،از غمم  نالیدو رفت


دیده بودم خواب مادر را  شب میلاد من

لحظه ای آمد کنارم،صورتم بوسیدو رفت


مادرم دو بهار است، ازکنارم رفته است

مثل مامور از بهشت،آمد مرا زایید و رفت



قوم وخویشانم مکرر، این خبر را میدهند

مادرت درخواب ما،حال توراپرسیدورفت



من به قربانت ،که هرجا رفته ای یاد منی

یادتو هرنیمه شب،روی مرا پوشیدورفت


 شعر زیبایی به عشقش گفته بودم که ندید

آمد او  اما شبی بر شعر من  بالید و رفت


مادرم رفته ولی،در خاطراتم  مانده است

یاد او ،آمد دوباره ، بمن خندیدو رفت ...

 

 

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh zahra_53 farnaz_s
دسترسی سریع به انجمن ها