0

تعريف و زمان ازدواج

 
13691367
13691367
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1394 
تعداد پست ها : 2603

تعريف و زمان ازدواج
یک شنبه 22 اسفند 1395  12:29 PM

 

ازدواج مرحله ي مهمى از تشكيل خانواده است كه بيس از همه مراسم و رويدادهاي زندگى انسان در جنبه هاي متعدد فردي و زيستى و اجتماعى، امري جهانى و از نظر هدف ثابت و پايدار است. اين فرآيند عبارت است از كنش متقابل مرد و زنى كه برخى شرايط قانونى را تحقق بخشيده اند. ازدواج، بين فرهنگ و طبيعت تعادل برقرار مى كند و از نوعى تقدس برخوردار است و در مقايسه با ساير روابط انسانى، تماميتى بى نظير دارد؛ بدين معنا كه ابعاد زيستى، اقتصادي، عاطفى، روانى و اجتماعى زندگى را پوشش مى دهد.(1)

تعاليم اسلام نيز بر نكات فوق در ازدواج تأكيد دارد، هرچند برخى را بيشتر مورد توجه قرار مى دهد. اسلام ازدواج را قراردادى با شرايط ويژه مى داند(2) و نسبت به ملل و اديان ديگر، براي مسلمانان در ازدواج شرايط بيشتري مقرر كرده است، هر چند ازدواج ساير فرهنگها را در ظرف و قالب خود به رسميت مى شناسد.(3) نكته دوم، استحكام اين قرارداد است. در قرآن از ازدواج به عنوان «پيمانى محكم» ياد شده است،(4) و جملاتى كه در عقد ازدواج و هم زمان با آن از سوى يك طرف گفته مى شود و طرف مقابل نيز آن را مى پذيرد، نشان از استوارى اين پيوند دارد.(5) برخى از اين جملات از متن قرآن گرفته شده و بر اين استوار است كه زن و مرد بايد به صورت مناسب و مطلوب به زندگى مشترك خويش ادامه دهند، و در صورتى كه بخواهند از هم جدا شوند بايد با احسان و نيكى به يكديگر همراه باشد.(6) در عين حال، پيمان زناشويى محكم ترين قرارداد اجتماعى است كه مى توان آن را ناشى از دوستى شديد و رحمت متقابل بين زن و شوهر دانست كه قرآن به آن اشاره كرده است.(7) اين دوستى، قوي ترين امري است كه فرد بر آن اعتماد كرده، والدين، خواهر و برادر و همه خانواده را رها مى نمايد و راضى مى شود با فردى كه نسبت خونى با او ندارد، زندگى كند و در سختى و آسايش با او شريك باشد. از نشانه هاى مهم خداوند در خلقت انسان، جذبه روان شناختى در وجود مرد و زن است كه مى پذيرند از نزديكان جدا شوند و فرد نا آشنايى را به همسرى برگزيند تا مايه آرامش يكديگر شوند و رابطه دوستانه ي آنها از هر رابطه ديگر عميق تر گردد. به نظر مى رسد، زن و مرد تنها در صورت اطمينان به عمق اين رابطه و گوارا بودن زندگى مشترك، به ازدواج رضايت مى دهند. اين پيمان فطري، بسيار محكم و امرى وراى ارضاي جنسى است و اطمينان زن و مرد به يكديگر بيش از اطمينان افراد به هم در هر رابطه ديگر انسانى است. اين امور باعث مى شود ازدواج به پيمان محكمى تبديل شود.(8)

از آثار روان شناختى ازدواج كه تا حدى به نوع اين پيمان مربوط مى شود، تأثير و تأثر شديد زن و شوهر از يكديگر است كه شايد بتوان آن را عميق ترين و قوى ترين تأثير و تأثر متقابل در روابط اجتماعى دانست. عبارتهايى در متون اسلامى، به اين واقعيت روان شناختى اشاره دارد. در مورد مردان گفته شده است كه با ازدواج، اختيار خود را به دست زن مى دهند، پس متوجه باشند عنان اختيار خود را به دست چه كسى مى دهند.(9) همچنين هنگام ازدواج گفته شده است كه ببين چه كسى را كنار خود قرار مى دهى، در مالت شريك مى كنى و بر دين و اسرارت آگاه مى سازى.(10) در مورد زنان نيز گفته شده است كه با ازدواج به تبعيت كامل شوهر در مى آيند.(11) هر دو تعبير، نشان از وابستگى عميق و متقابل بين زن و مرد دارد. بر اين اساس، هر يك از زن و مرد، در رفتار و افكار و نگرشها به شدت تحت تأثير طرف مقابل قرار مى گيرد. از آن جا كه اين امر لازمه ازدواج است، در تعاليم اسلام توصيه هاى اكيدى درباره ي گزينش همسر به ويژه شوهر وجود دارد؛ از جمله اين كه اعتقادات و رفتار فرد مورد گزينش در مسير صحيح باشد.

از نكات ديگر، نگاه معنوى به ازدواج و جنبه تقدس آن در اسلام است. به طور كلى مى توان گفت: هرگونه تقدس در ازدواج ريشه در اديان الهى دارد.(12) بسيارى از جوامع بشرى مراسم ازدواج را در عبادتگاهها برگزار مى كنند؛ براي مثال، مسيحيان ازدواج را يك امر دنيوي نمى دانند؛ زيرا ازدواج نشانه ي محبت خدا، به بشريت است. آنان اين مراسم را در كليسا، و اديان ديگر در عبادتگاه هاي خود برگزار مى كنند.(13) تعبيرهاي متون اسلامى، چه قرآن و چه كلمات اولياي دين (ع)، به گونه هاى مختلف بر تقدس ازدواج تأكيد مى كنند. برخى از اين جملات عبارت اند از: بيشتر اهل جهنم كسانى هستند كه ازدواج نكرده اند؛(14) كسى كه ازدواج كند، نيمى از دين خود را كامل كرده است؛(15) يكى از زمانهاى نزول رحمت خدا هنگام برگزارى عقد ازدواج است.(16) همچنين بسيارى از رفتارهاى خانوادگى، در اسلام به منزله عبادت محسوب مى شوند و حتى بعضى از آنها در شرايط خاص محبوب تر از برخى عبادتها اعلام شده است.(17) همه اين امور كه به تقدس و معنويت ازدواج اشاره دارد، فرد را تشويق مى كند تا مسئوليتها و رفتارهاي خانوادگى را جزو وظايف دينى خويش قرار دهد و بدين ترتيب، امور زندگى دنيوى در مسير تكامل معنوى و اخروى قرار گيرد. اين در مقابل نگرشى است كه راه رشد معنوي را در دوري از ازدواج جستجو مى كند. اگر مى بينيم در تعاليم اسلام به افراد توصيه مى شود پيش از اقدام به ازدواج، در گزينش همسر و انجام مراسم در مراحل بعدي، با نماز و دعا و توكل بر خدا رفتارهاى خود را همراه كنند،(18) به اين جهت است كه ازدواج را با معنويت همراه كنند و به آن تقدس بخشند تا بتوانند زمينه تكامل و رشد انسانى را فراهم آورند.

از نكات ديگري كه دين اسلام در ازدواج مورد توجه قرار داده، مراسم و تشريفات آن است. اهميت اين مراسم به حدى است كه اولياى دين (ع) تفاوت ازدواج و روابط جنسى نامشروع را در برگزارى مراسم ويژه كه معمولا همراه با جشن و شادمانى است، اعلام كرده اند.(19) جالب توجه آن است كه تعاليم اسلام براى مراسم ازدواج، استثناهايى در نظر گرفته(20) كه در واقع به بعد لزوم جشن و شادمانى در ازدواج باز مى گردد. غنا كه آوازخوانى طرب انگيز است، در برخى مراسم ازدواج با رعايت حدود خاص، جايز شمرده شده است.(21) برگزارى مراسم ازدواج باعث مى شود زن و شوهر، خود را از نظر روانى براى شروع يك زندگى مشترك آماده كنند و ازدواج را امر مهمى تلقى نمايند كه افرادي زيادي در فراهم آوردن شرايط آن ياري كرده اند، نه يك مسئله ساده در زندگى كه بتوان به آسانى آن را به هم زد، يا به وظايف مترتب بر آن بى اعتنا بود. حضور و شادي ديگران در اين مراسم به رضايت زوجين و افزايش ارزش مثبت خود آنها كمك مى كند. شروع زندگى جديد با برگزاري مراسم، تشويق ديگران را به نوعى همراه دارد و زمينه ازدواج افراد ديگر را نيز فراهم مى كند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها