طرح مانور
منطقه موردنظر براي عمليات به چهار محور زير تقسيم شد كه در هر يك از آنها ميبايست يك قرارگاه عملياتي وارد عمل شود:
الف) محور تيشكن و چاه نفت:
قرارگاه قدس در اين محور مأموريت داشت تا از جناح لشگر 10 عراق وارد عمل شده و ارتفاعات كمرسرخ و 202، امامزاده عباس، شهر و پادگان و ارتفاعات عين خوش و در نهايت منطقه ابوغريب را به تصرف خود درآورد. اين قرارگاه در صورت موفقيت ميتوانست عقبه لشگر 10 را ببندد و به همين دليل نتيجه عمليات آن، بسيار اساسي و سرنوشتساز بود.
ب) محور غرب پل نادري:
در اين محور قرارگاه نصر موظف بود اهدافي همچون شاوريه، بلتا، جوفينه، علي گره زد، تپه چشمه، شهدا و كوت كاپون را تصرف و تأمين نمايد كه به دليل نوع درگيري اين قرارگاه (تك جبههاي)، پيشبيني نتايج عمليات در اين محور سخت و دشوار بود.
ج) محور غرب شوش:
دشمن در منطقه غرب شوش، به دليل وجود اهداف مهمي همچون سايت 4 و 5 و رادار از مستحكمترين مواضع و خطوط دفاعي برخوردار بود. قرارگاه فجر مأموريت داشت ضمن تصرف اهداف فوقالذكر، روي ارتفاعات ابوصليبي خات مستقر شود.
د) محور رقابيه:
تصرف تنگه رقابيه و منطقه دوسلك، وظيفه قرارگاه فتح بود كه در نتيجه آن، عقبه لشگر 1 عراق بسته ميشد. در صورت موفقيت نيروهاي اين قرارگاه و الحاق آنها با نيروهاي قرارگاه قدس، خط نهايي عمليات تأمين ميشد.
شرح عمليات
در ساعت 00:30 بامداد 2/1/1361، عمليات فتحالمبين با رمز مبارك «يا زهرا(س)» آغاز شد. حوادث و رويدادهاي عمليات در محورها و مراحل مختلف آن به شرح ذيل ميباشد:
مرحله اول (2/1/1361): درمحور قرارگاه قدس، تيپ 14 امام حسين(ع) در جناح راست موفق شد با حركت احاطهاي از شمال غربي و غرب رودخانه چيخواب ضمن تصرف منطقه عين خوش، عقبه دشمن در اين محور را مسدود كند. تيپ 41 ثارالله و تيپ 84 خرمآباد نيز در جناح چپ اين قرارگاه از شمال دشت عباس به طرف امامزاده عباس و تپه 202 پيشروي كرده و مواضع دشمن را به تصرف خود درآوردند ليكن اين مواضع در جريان پاتكهاي شديد دشمن مجدداً به اشغال نيروهاي عراقي درآمد.
در محور قرارگاه نصر؛ يگانهاي عمل كننده در سالت 01:30 بامداد با دشمن درگير شدند. در حالي كه واحدهاي ارتش عراق در اين محور به شدت مقاومت ميكردند يك گردان از تيپ 27 محمدرسولالله(ص) كه مأموريت تصرف «علي گره زد» و خاموش كردن آتش توپخانه مستقر در آن را بر عهده داشتند، تا اعماق خطوط دشمن نفوذ كرده و قرارگاه توپخانه دشمن را به تصرف درآوردند. در نتيجه، يگانهاي ديگر اين قرارگاه موفق شدند مواضع اصلي پدافندي دشمن در شمال محور پل نادري، سرخه فليه، سرخه صالح و تپه چشمه، كوت كاپون، سه راهي قهوهخانه و تپه شاوريه را به تصرف درآورند.
در محور قرارگاه فجر؛ به دليل مستحكم بودن خطوط پدافندي، حجم انبوه آتش و هوشياري دشمن نسبت به جهت تك و نيز انسداد اكثر راهكارهاي پيشبيني شده خودي، نيروهاي اين قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعيت اوليه خود بازگشتند.
در محور قرارگاه فتح؛ مأموريت اين قرارگاه در آغاز عمليات، تنها اعزام گروههاي «آرپيجيزن» براي شكار اين تانكها محدود گرديد. برهمين اساس گروههاي موردنظر اعزام شدند، ليكن تنها موفق گرديدند حدود 20 تانك و نفربر دشمن را منهدم كنند.
مرحله دوم (4/1/1361): در اين مرحله، مأموريت اصلي به عهده قرارگاه فتح بود تا با تصرف تنگه رقابيه و عقبه لشگر 1 را تهديد كند و ضمن تهديد عقبه نيروهاي عراقي در منطقه قرارگاه فجر موجب كاهش فشار دشمن به قرارگاه قدس شود.
قرارگاههاي نصر و قدس نيز در اين مرحله مأموريت داشتند تا با ترسيم خطوط پدافندي خود، در مقابل پاتكهاي دشمن مقاومت كنند.
همچنين، قرارگاه فجر همچون مرحله اول مأموريت داشت تا به منظور جلب توجه دشمن به انجام عمليات ايذايي بپردازد و ذهن فرماندهان عراقي را از محور اصلي عمليات منحرف نمايد.
قرارگاه فتح از دو محور عمليات خود را آغاز كرد. يك تيپ پياده به همراه يك گردان زرهي با هدف تصرف ارتفاعات رقابيه، از حاشين تنگه رقابيه و آبگرفتگي وارد عمل شدند و دو تيپ نيز محور اصلي حركت خود را تنگه دليجان – به منظور دور زدن دشمن – قرار دادند و در نتيجه موفق شدند تنگه رقابيه، ارتفاعات رقابيه و ميشلاغ را به همراه تعداد زيادي از تجهيزات سنگين دشمن را به تصرف درآوردند. به دنبال آن نيروهاي عراقي از فشار خود در محور عين خوش كاسته و پاتكهاي سنگين را متوجه منطقه رقابيه كردند و به رغم اينكه خطوط پدافندي نيروهاي خودي در داخل تنگه تا آستانه سقوط پيش رفت، ليكن مقاومت نيروهاي خودي به حفظ و تأمين اهداف اين مرحله منجر شد.
مرحله سوم (7/1/1361): فرماندهان سپاه و ارتش پس از كسب نتايج موفقيتآميز در مرحله دوم عمليات، به اين نتيجه رسيدند كه نيروهاي دشمن به دليل از هم پاشيدگي سازمان و گسستگي در سيستم فرماندهي خود، احتمالاً از منطقه عملياتي فرار خواهند كرد. لذا تصميم گرفته شد هر چه سريعتر با انجام عمليات ديگري، قواي دشمن منهدم و خطوط پدافندي قواي خودي تصحيح و تقويت شود. بر همين اساس، پس از طراحي مانور اين مرحله از عمليات، نيروهاي خودي در بامداد روز هفتم حمله خود را آغاز كردند و همانگونه كه پيشبيني ميشد، دشمن براي مصون ماندن از انهدام و اسارت نيروهايش، بسياري از مواضع خود را به ناچار ترك كرده و به منتهياليه خطوط پدافندي خود در منطقه (چنانه، دوسلك و غرب ارتفاعات تينه) عقبنشيني نمود.
مرحله چهارم (8/1/1361): قرارگاه نصر به پاكسازي منطقه متصرفه در شرق ارتفاعات تينه پرداخته و پس از آن به كمك قرارگاه قدس شتافت. قرارگه قدس كه در روز گذشته ارتفاعات 202 تنگه ابوغريب را به تصرف درآورده بود، ميكوشيد از فرار نيروهاي در حال عقبنشيني عراق جلوگيري نمايد. قرارگاه فجر نيز مسؤوليت پاكسازي منطقه متصرفه خود را بر عهده داشت.
همچنين، نيروهاي قرارگاه فتح ضمن عبور از تنگه دليجان به سمت برغازه و دوسلك موفق شدند اين دو منطقه را به تصرف درآورده و با نيروهاي قرارگاه نصر الحاق نمايند و سپس به سمت مرزهاي بينالمللي پيشروي كنند.
در مجموع، طي اين مرحله از عمليات، ارتفاعات تينه، دوسلك و برغازه به تصرف كامل درآمدند و دشمن به غرب رودخانه دوبرج و تپه 182 عقب رانده شد.
لازم به ذكر است كه نيروهاي خودي در تلاش اصلي خود در اين مرحله كه دستيابي به عقبههاي دشمن و ممانعت از فرار نيروهاي آنان بود موفق نبودند و دشمن بسياري از نيروها و تجهيزات خود را از منطقه عملياتي خارج كرد.
اهداف عمليات
- آزادسازي بخش وسيعي از مناطق اشغال شده، همچون سايت 4 و 5، رادار و دهها روستاي منطقه
- انهدام دو لشگر عراق (10 زرهي و 1 مكانيزه)
- دستيابي به خطوط پدافندي مناسب و استفاده از حداقل نيروهاي خودي در آن خطوط
- خارج كردن شهرهاي شوش، انديمشك و دزفول از تيررس آتش توپخانه دشمن
- دور كردن آتش مؤثر دشمن از جاده اهواز – انديمشك
سازمان رزم خودي
قرارگاه مركزي كربلا با فرماندهي مشترك نيروي زميني ارتش و سپاه پاسداران، هدايت كلي عمليات را بر عهده داشت كه چهار قرارگاه فرعي زير تحت امر آن بود:
الف) قرارگاه قدس
ارتش: تيپ 84 پياده خرمآباد با 3 گردان، تيپ 2 زرهي لشگر 92 زرهي اهواز با 3 گردان
سپاه: تيپ 41 ثارالله(ع) با 6 گردان، تيپ 14 امام حسين(ع) با 9 گردان، عناصري از سپاه ايلام
ب) قرارگاه نصر
ارتش: تيپهاي 1، 2 و 3 لشگر 21 پياده حمزه با 10 گردان، تيپ 58 ذوالفقار با 4 گردان
سپاه: تيپ 27 محمد رسولالله(ص) با 9 گردان، تيپ 7 وليعصر(عج) با 9 گردان
ج) قرارگاه فجر
ارتش: لشگر 77 پياده خراسان با 3 تيپ
سپاه: تيپ 33 المهدي(عج) با 6 گردان، تيپ 46 فجر با 5 گردان، تيپ 17 عليابن ابيطالب(ع) با 6 گردان، تيپ امام سجاد(ع) با 11 گردان
د) قرارگاه فتح
ارتش: تيپ 1 لشگر 92 زرهي، تيپ 55 هوابرد، تيپ 37 زرهي شيراز
سپاه: تيپ 25 كربلا، تيپ 8 نجف با 8 گردان
در مجموع، حدود 100 گردان از سپاه و 35 گردان از ارتش در عمليات شركت كردند.
همچنين، واحدهايي از توپخانه هوانيروز و نيروي هوايي ارتش، مهندسي جهاد سازندگي و مهندسي سپاه و ارتش، پشتيباني عمليات را بر عهده داشتند.
استعداد دشمن
مسؤوليت پدافند از منطقه غرب دزفول بر عهده دو لشگر 10 زرهي و 1 مكانيزه ارتش عراق بوده و به تناسب ميزان هوشياري دشمن و آگاهي از عمليات نيروهاي ايران، بر استعداد آنها افزوده ميشد. در مجموع، تمامي يگانهايي كه قبل از شروع عمليات، در منطقه مستقر بودند؛ و نيز تمامي يگانهايي كه حين عمليات وارد منطقه گرديدند، عبارت بودند از: (3)
لشگر 10 زرهي؛ شامل: تيپهاي 17، 42، 51 و 60 زرهي، تيپ 24 مكانيزه، تيپهاي 55، 99، 423 و 505 پياده
لشگر 1 مكانيزه؛ شامل: تيپهاي 34 و 51 زرهي، تيپهاي 1 و 27 مكانيزه، تيپهاي 93، 96، 109 و 426 پياده
لشگر 3 زرهي؛ شامل: تيپهاي 6 و 12 زرهي، تيپ 8 مكانيزه
لشگر 6 زرهي؛ شامل: تيپ 25 مكانيزه
لشگر 9 زرهي؛ شامل: تيپهاي 14 مكانيزه و تيپهاي 35 و 43 زرهي
لشگر 7 پياده؛ شامل: تيپهاي 19 و 38 پياده
يگانهاي با مأموريتهاي ويژه: تيپهاي 10، 12، 13، 14، 15، 19، 603، 604 و 605
تيپهاي مستقل؛ تيپ مكانيزه گارد جمهوري، تيپ 10 زرهي، تيپهاي 91 و 92 پياده و تيپ 5 گارد مرزي
كماندو: 9 گروهان
توپخانه: 4 گردان از لشگر 10، 4 گردان از لشگر 1، 3 گردان از لشگر 3، گردان 217 = 12 گردان
موقعيت منطقه
منطقه عمومي فتحالمبين در غرب رودخانه كرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعبالعبور تيشكن، دالپري، چاه نفت و تپه سپتون؛ و از جنوب به ارتفاعات ميشداغ، تپههاي رملي و چزابه (شيب)؛ و از شرق به مرز بينالمللي (در شمال و جنوب فكه) منتهي ميشود.
منطقه مزبور 2500 كيلومتر مربع وسعت دارد و از لحاظ جغرافيايي ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات ياد شده، داراي تپههاي ماهور بسيار و بعضاً غيرقابل عبور ميباشد. اين بلنديها به دليل پستي زمين در شرق كرخه، روي شهرهاي شوش، هفت تپه و جاده اهواز – انديمشك كاملاً مشرف ميباشد.
جادههاي آسفالته دزفول به دهلران، عين خوش به چمسري، جاده تنگ ابوغريب، جاده امامزاده عباس به چاه نفت و پلهاي احداث شده روي رودخانههاي چيخواب و دويرج نيز از مهمترين راههاي مواصلاتي منطقه محسوب ميشود.
نتايج
- آزادسازي 2500 كيلومتر مربع از خاك جمهوري اسلامي؛ شامل دهها بخش و روستا، سايت 4 و 5 رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و ...
- نزديك شدن نيروهاي خودي به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول
- خارج شدن شهرهاي دزفول، انديمشك و شوش و مراكز مهمي همچون پايگاه هوايي دزفول از تيررس توپخانه دشمن
- انهدام بيش از 4 لشگر، 361 تانك و نفربر، 18 هواپيما، 300 خودرو، 50 توپ و 30 دستگاه مهندس ارتش عراق
- اغتنام 320 تانك و نفربر، 500 خودرو، 165 توپ، 50 دستگاه مهندسي و مقادير زيادي سلاح و تجهيزات انفرادي
- به اسارت درآمدن بيش از 15 هزار تن از نيروهاي دشمن
- كشته و مجروح شدن حدود 25 هزار تن از نيروهاي دشمن