ایران به دلیل داشتن سابقه تاریخی طولانی و از آنجا که در زمره کهنترین مراکز سکونتی و زیستی انسان بوده، یکی از مناطق مهم باستانی جهان است و همواره مورد توجه و اقبال محققان و باستانشناسان بوده است. براساس آمار تخمینی و نه چندان دقیق، ایران دارای چهار صد هزار آثار باستانی شناخته شده مشتمل بر : بنا، تپه، قبرستان و محوطه باستانی و تاریخی است که برای مطالعه و حفظ و احیاء آنها توان علمی و مادی بسیاری نیاز است. تاکنون بخش اندکی از این آثار مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و تنها نزدیک به دو هزار اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده است.1
ادوار باستانی و تاریخی ایران براساس مطالعات و یافتههای باستانشناسی
ادوار سنگی
موقعیت طبیعی و شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی کشور ایران موجب شده تا این سرزمین در زمره یکی از نخستین زیستگاهها و کانونهای اجتماعی انسان پیش از تاریخ بشمار رود و مطالعات باستانشناسی، انسانشناسی و دیرینشناسی نیز این موضوع را تأیید کرده است.
گرچه پیدایش و ظهور نخستین گروههای انسانی در فلات ایران به روشنی معلوم نیست و نمیدانیم نخستین انسانها از کجا و کدام سو به آسیای غربی و ایران مهاجرت کردهاند، ولی به اعتقاد «دکتر فیلیپ اسمیت» باستانشناس کانادائی و کاوشگر محوطه باستانی «گنج دره هرسین» که در شمار اولین دهکدههای ماقبلی تاریخی در ایران است: «... منطقی به نظر میرسد، تصور کنیم که در دوران «پلیستوسن»2 عمیق در حدود یک میلیون سال پیش، اجتماعات انسانی با ادوات سنگی مشخص خود بتدریج از آفریقا مهاجرت نموده و به مناطق اروپا و آسیای غربی و سپس بتدریج به نواحی بینالنهرین و ایران وارد شدهاند.»3
«ژاک دومورگان» باستانشناس فرانسوی در اواخر قرن گذشته میلادی تعدادی ادوات سنگی مربوط به عهد «پلیستوسن» را ازحوزه دریای خزر کشف کرد.4
در سالهای 67 و 1966 میلادی هیئتی از دانشگاه «مینوسوتا»ی آمریکا به سرپرستی «گاری هیوم» بررسیهایی در منطقه «لادیز» و «مشکید» بلوچستان انجام داد و آثار و نمونه ابزارهای سنگی از عهد «پارینه سنگی عمیق» بدست آورد. باستانشناس نامبرده آثار یافت شده را فرهنگ «لادیزیان» نام نهاد. این یافتهها نشان میداد که جنوب شرقی ایران در عرصه «پارینه سنگی عمیق» یعنی میان یکصد تا هشتاد هزار سال پیش مسکون بوده است.5
طی یک بررسی باستانشناسی و دیرینشناسی در سال 1975 میلادی در شمال غربی ایران در ناحیه جنوب شرقی دریاچه ارومیه و منطقه میان مراغه ـ میانه و تبریز و در دامنههای ارتفاعات سهند، آثاری متعلق به عهد پارینه سنگی زیرین بدست آمد. این نمونههای سنگی به نخستین ساکنان شمال غربی ایران و آذربایجان تعلق داشتهاند. خانم «هند صادق کوروس» که بررسی مذکور را انجام داده، این آثار را مربوط به فرهنگ «آشولین»6 دانسته و قدمت آنها را یکصد هزار سال پیش تخمین زده است.7
ناحیه دیگری از ایران که کهنترین آثارسکونت انسان در فلات ایران در آنجا یافت شده، حوزه کشف رود خراسان (چهل کیلیومتری شمال شرق مشهد) است که در سالهای 75، 1974م. دو دانشمند به نامهای «آریایی» و «تیبالت» شناسایی و بررسی کردند. در مسیر این رودخانه خشک و سیلابی نخستین رد پای آدمی در فلات ایران و مربوط به هشتصد هزار سال پیش بدست آمد. دانشمندان نامبرده نظر دادند که از دوران «پلیوسن» دریاچهای در این منطقه وجود داشته که بتدریج خشک شده است. احتمالاً اجتماعاتی از نخستین ساکنان ایران در اطراف این دریاچه ساکن بودهاند و ابزارهای گوناگون سنگی شامل: تیغهها، رندهها و چاقوهای سنگی از آنها به یادگار مانده است.8
پروفسور «کارلتون کون»، باستانشناس آمریکایی نخستین کاوشهای خود را درباره دوران «پارینه سنگی متوسط»، در چند غار باستانی ایران به نامهای: کمربند و هوتو (در نزدیکی بهشهر)، شکارچیان (واقع دربیستون)، تمتمه (در حوالی شهر ارومیه) و خونیک (در خراسان جنوبی و نزدیکی مرز افغانستان) انجام داد. وی به نتایج سودمندی از ادوار سنگی ایران و فرهنگ «بارادوستیان» دست یافت و پس از چند سال کاوش در ایران نتایج کار خود را در کتاب ارزشمند «هفت غار» و نیز کتابها و مقالاتی دیگر چاپ و منتشر کرد.9
کاوش در غار کمربند منجر به کشف شش لایه سکونتی در آن غار ازدوران «پالئولیتیک» تا دوران «نئولیتیک پیش ازسفال»10 گردید. در این غار تعدادی چاقوهای کوچک از سنگ چخماق و قطعاتی از استخوان سگ دریایی و آهوهای وحشی بدست آمد. ضمناً جمجمه یک دختر بچه از نوع انسانل «نئاندرتال» کشف گردید که در نوع خود منحصر بفرد بود.11
آثار بدست آمده از غار هوتو که مجاور غار کمربند قرار دارد مکمل آثار یافت شده قبلی بود. مطالعات و کاوشهای ادوار سنگی و مرحله غارنشینی در ایران توسط «پروفسور مک بورنی»، درشمال شرق ایران و غارهای «کی آرام» و «علی تپه» گرگان و نیز غرب ایران و حوزه زاگرس مرکزی دنبال گردید و آثاری از دوره «موسترین»12 احتمالاً مربوط به شصت تا پنجاه هزار سال پیش گردآوری و مطالعه شد.13
از دوره پارینه سنگی میانی با مشخصه فرهنگ موسترین، آثاری در غرب و شمال غربی ایران خصوصاً در غار «تمتمه» نزدیک ارومیه، غار «خر» و «شکارچیان» در بیستون کرمانشاه و دیگر غارهای حوزه زاگرس بدست آمده است.
تجمع گروههای انسانی در ادوار «پارینه سنگی فوقانی» و «فراپارینه سنگی» عمدتاً در غرب ایران و در حوزه ارتفاعات زاگرس متمرکز بوده و درشمال و شمال شرقی ایران بجز لایههایی که در غار هوتو و کمربند، بهشهر و علی تپه یک بین بهشهر و گرگان کاوش گردید، آثاری از این دورهها شناخته نشده است.
باستانشناسان آثار دو دوره یاد شده را که با تحول و تکامل دست ساختهها و ادوات سنگی همراه بوده در مراکز باستانی دره هلیلان و مناطقی چون ایزه وایوه در شمال خوزستان و غاز «خر» بیستون و غار «پاسنگر» لرستان کشف کردهاند.
بنابه اعتقاد باستانشناسان متخصص ادوارسنگی، شواهد روشن و قطعی از عصر «میانه سنگی» در ایران دردست نیست.
عصر «نوسنگی» را یک مرحله انقلابی در سیر حیات آدمی دانستهاند؛ زیرا در این دوره انسان در روند تکامل گامهای بزرگی برداشت و به پیشرفتهای بسیاری در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دست یافت و ایران نیز همچون دیگر مناطق باستانی آسیای غربی و خاورمیانه در فاصله زمانی 9000 تا 7000 سال پیش از میلاد قدم درمسیر پیشرفت و تکامل نهاد. با افزایش جمعیت انسانی، بشر از عصر جمعآوری غذا یا (شکار) وارد مرحله تولید غذا یا (کشاورزی) شد. گونههایی از حیوانات و گیاهان را اهلی کرد و به خدمت گرفت. و در این دوره صنعت سفالگری و هنر معماری بوجود آمد.
آدمی با احداث خانهها و دهکدههای اولیه که به شکل بسیار ساده و ابتدایی و با گل و چینه و پوشش چوبی یا حصیری درکنارچشمهها و امتداد رودخانهها و مناطق امن ساخته میشاند غارنشینی را رها کرد و قدم به دوره «استقرار در دهکدهها» و یکجانشینی گذاشت که خود سرآغاز مرحله شهرنشینی بود.
همزمان با پیدایش نخستین دهکدهها در بینالنهرین شمالی، در ایران نیز شاهد شکلگیری دهکدههای پیش ازتاریخی هستیم. از آن جملهاند: «تپه سراب» و «تپه آسیاب» کرمانشاه، «تپه گنج درّه» در هرسین، «تپه گوران» در منطقه هُلیلان، «تپه حاجی فیروز» در نقده (آذربایجان غربی)، تپه «عبدالحسین» در استان کرمانشاه، تپههای «موسیان» و «علیکش» درمنطقه دهلران، تپه «سنگ چخماق» در شاهرود، تپه «زاغه» دردشت قزوین، نخستین لایههای سکونتی در «سیلک» کاشان و تپههای «چغابنوت» و «بُنه فاضلی» درشمال دشت خوزستان. در میان تمام مراکز تاریخی یاد شده تپه «گنج درّه» هرسین به دلیل مشخصههای فرهنگی و باستانشناختی، بعنوان کاملترین و کهنترین دهکده پیش ازتاریخی مورد قبول عموم باستانشناسان قرار گرفته است.
براساس شواهد موجود معماری، اول بار در گنج درّه و چند تپه باستانی عصراستقرار در دهکدهها، ابداع شد. منازل سکونتی در گنج درّه در ابعاد کوچک با چینه و خشت خام شکل گرفتهاند. خشتها مکعب مستطیلی و کوچک است و بعضی از دیوارها با ماده سفید رنگی همچون گچ، اندود شده است. واحدهای ساختمانی دارای اطاقهای کوچک وانبارهایی در طبقه زیریناند و سیلوهای مدوّر برای ذخیره آذوقه در آنها تعبیه شده است. پوشش سقف اطاقها احتمالاً با حصیر و یا تیرهای چوبی بوده که با گذشت زمان از میان رفته و اثری از آنها باقی نمانده است.
عصر بعد از نوسنگی یا عصر فلز
(ایران در هزارههای ششم، پنجم، چهارم پیش از میلاد)
با ساختن نخستین نمونههای اشیاء فلزی، انسان قدم به عصری نهاد که به «عصر فلز» مشهور است. کهنترین فلزی که بشر کشف و ازآن استفاده کرد، مس بود.
یکی از مهمترین تپههایی که مس اول بار در آنها ظاهر شد «تل ابلیس» کرمان است. این تپه باستانی در «درّه بردسیر» و 72 کیلومتری جنوب شرق کرمان و سه کیلومتری جنوب دهکده دشتکار واقع شده است و در سالهای 1966 و 1967م. (1344 و 1345 ش.) توسط هیئت باستانشناسان آمریکایی، اعزامی از موزه «ایلینویز» به سرپرستی «پروفسور جوزف کالدول» کاوش گردید.
تعدادی از نخستین کورههای ذوب مس در عمیقترین لایه مربوط به هزاره پنجم درتل ابلیس بدست آمد و اشیاء مسی شامل سنجاق و درفش، مهر و دستبند و حلقه انگشتر از آنها کشف گردید.
براساس یافتههای باستانشناسی از اواسط دوران فلز، بجز مس، فلزات غیرترکیبی و سهلالوصول دیگری چون قلع، طلا، نقره در چرخه فنآوری مردمان آن عصر پدیدار شدند و شاید به این دلیل است که این دوره را دوره فلز نام نهادهاند نه دوره مس.
فنآوری ساخت و پرداخت سفال نیز در این دوران پیشرفت زیادی کرد. چرخ سفالگری به وجود آمد و کورههای پیشرفتهای برای پختن اشیاء و ظروف سفالی ساخته شد. نقوش ساده هندسی تک رنگ به نقوش ترکیبی چند رنگ تکامل یافت و گنجینهای گرانبها و ارزشمند به نام سفالینههای منقوش پیش از تاریخ بر جای ماند. عدهای از صاحبنظران نقوش روی سفالها را مقدمه پیدایش خط و کتابت در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد دانستهاند. نقطه اوج و اعتلای هنرسفالینههای منقوش پیش از تاریخ (هزاره چهارم پ. م.) همان سفالینههای کشف شده در قدیمترین لایه شوش (شوش یک و دو) و سایر تپههای متعلق به فرهنگ سوزیانا 14 است.
فرهنگهای مهم پیش ازتاریخ ایران که در دوره فلز و در طول هزاره ششم تا چهارم پ.م. به وجود آمدند، عبارتند از:
1. تپه سیلک کاشان (سیلک دوم و سوم)؛
2. تپه گیان نهاوند (گیان پنجم)؛
3. تپه چشمه علی، ری (lb – la)؛
4. تپه اسماعیلآباد، ساوجبلاغ؛
5. تپه حصار (lla, b-la, b,c)
6. تپه تل ابلیس، کرمان؛
7. تپه یحیی، کرمان (یحیی lVc, Vac, Vl)؛
8. تل باکون، فارس (باکون، با سفال ساده و باکون با سفال منقوش) و چند تپه ماقبل تاریخ هزاره سوم پ.م. در فارس؛
9. شوش (شوش یک و دو) و تپههای مربوط به فرهنگ سوزیانا در دشت خوزستان؛
10. تپههای سگزآباد و قبرستان، دشت قزوین.
ایران در هزاره سوم پیش از میلاد
هزاره سوم پ.م. با چند رویداد بسیار مهم و تأثیرگذار در زندگی ساکنان فلات ایران و خصوصاً دشت خوزستان قرین است که هر یک از آنها در حیات اجتماعی ـ فرهنگی و اقتصادی آنان نقش بسزایی داشته است.
رویدادهای مهم این دوره عبارتند از:
1. پیدایش و رواج خط و کتابت در مناطقی از ایران؛
2. کشف فلز ترکیبی (آلیاژی) مفرغ؛
3. قدرت یافتن سلسله عیلامی «آوان» و ظهور و تجلی فرهنگ و مدنیّت عیلامی؛
4. پیدایش شهرنشینی و گسترش کلان شهرها.
1. پیدایش خط
گرچه پیدایش و رواج خط و کتابت نخستین بار در نیمه دوم هزاره چهارم پ.م. در جنوب بینالنهرین و توسط کاتبان و دبیران سومری تحقق یافت، امّا گسترش و تکامل آن به آغاز هزاره سوم پ.م. مربوط میشود.
«سومری»ها ـ کهنترین ساکنان شناخته شده جنوب بینالنهرین ـ قومی متمدن و پیشرفته بودند. از آنان با عنوان ساکنان غیرسامی بینالنهرین یاد کردهاند. کاتبان سومری با ابداع خط میخی تصویری جامعه بشری را از دوران مجهول و تاریک ماقبل تاریخ وارد مرحله تاریخی کردند.15
کمی بعد از پیدایش خط میخی تصویری سومری و بابلی ساکنان منطقه شمالی دشت خوزستان و کوهپایههای زاگرس نوع دیگری از خط میخی تصویری را ابداع کردند که به خط «ماقبل عیلامی» مشهور شد.
گرچه اکثر صاحبنظران خط و زبانهای باستانی بر این عقیدهاند که منشاء پیدایش خط از غرب ایران یعنی جنوب بینالنهرین و سرزمین سومر بوده و پروفسور «والتر هینتس» مینویسد: «در 3000 سال قبل از میلاد وقتی که سومریها خط تصویری را به عنوان بهترین وسیله برای مکاتبات خود اختراع کردند این ابداع به سرعت به همسایگان عیلامی آنها رسید» وی اضافه میکند: «صرفنظر از اختلاف در جزئیات، تردید نباید کرد که خط تصویری عیلامی بر مبنای سرمشق سومری تدوین شده است. این خط به سرعت گسترش یافت و تقریباً همزمان در شمال شرق کاشان (میان تهران و اصفهان) و در شرق دور و جنوب در کرمان ظاهر شد»16، امّا فرضیه دیگری نیزدر سالیان اخیر مطرح شد که سیر پیدایش و تأثیرگذاری خط پروتوعیلامی (= ماقبل عیلامی) را از شرق به غرب میداند17 و معتقد است که خط و نگارش تصویری ابتدا در حوزه دره سند و نواحی جنوب شرقی ایران به ظهور رسید و سپس به فارس و دشت خوزستان راه یافت. این فرضیه براساس کشف علائم پیکتوگرافیک و الواح پروتو عیلامی در کاوشهای «موهنجودارو»18، «شهداد»19، «شهر سوخته»20، «تپه یحیی»21، (لایه IVC)، «تپه ملیان»22 و «تپه قزیر»23 شکل گرفته است.
فرضیه جدید به «نظریه تک ریشهای بودن خط» با تردید مینگرد و معتقد است همانگونه که خط هیروگلیف (خط تصویری مصری) همزمان و منتزع از خط تصویری سومری به وجود آمد، در دره هند و جنوب شرقی ایران نیز خط تصویری دیگری به نام پروتو عیلامی شکل گرفت و رواج یافت.
تپه چغامیش دزفول را باید نخستین مرکز در ایران دانست که خط و کتاب اول بار در آنجا ظاهر شده است. چغامیش تپهای است بزرگ که در حاشیه دشت شوش و25 کیلومتری جنوب شرقی دزفول واقع شده است. این تپه را هیأت مشترک باستانشنان اعزامی از دانشگاه کالیفرنیا و مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی «پروفسور پینهاوس دولوگاز» و پس از وی خانم دکتر «هلن کانتور» در سالهای 1961 تا 1976 میلادی کاوش کردند. چغامیش یکی از مراکز مهم آغاز کتابت و شهرنشینی در ایران بشمار میرود و تعداد زیادی الواح گِلی (شمارشی) و قطعات و ظروف و کاسههای سفالی مشهور به (لبه واریخته) که از سفالینههای شاخص دوره آغاز کتابت است، از این تپه به دست آمد.24
از مراکز مهم دوره آغاز تاریخی در دشت خوزستان، «شوش» این ابرشهر دنیای باستان و پایتخت امپراتوری عیلام است که از اواخر هزاره پنجم و اوائل هزاره چهارم پ.م. مرکز سکونت و استقرار آدمی بوده است ولی در دوران آغاز خط و کتابت شهر چنان وسعتی یافت که بر 95 هکتار بالغ شد.25
2. مصر مفرغ
کشف فلز ترکیبی (آلیاژی) مفرغ رویداد مهم دیگری است که در هزاره سوم پیش از میلاد، ایران شاهد وقوع آن بود. چند هزار سال ازکشف نخستین فلز (مس) سپری شده بود تا آن که در نیمه اول هزاره سوم پ.م. آثار و شواهد مربوط به پیدایش مفرغ در ایران ظاهر گشت و عصر فلز جای خود را به دوره مفرغ سپرد.
این دوره را که از 2800 پ.م. یعنی ظهور نخستین اشیاء مفرغی آغاز و تا 1300 پ.م. که همزمان با پیدایش آهن است، پایان مییابد، عصر مفرغ نامیدهاند و خود به سه دوره تقسیم میشود: مفرغ قدیم، مفرغ میانه و مفرغ جدید.26
از مراکز مهم فرهنگهای عصر مفرغ ایران باید به غرب ایران و حوزه زاگرس مرکزی (لرستان پیشکوه و پشتکوه) اشاره کرد که از ابتدای کشف مفرغ، صنعتگران مفرغکار آن منطقه در به کارگیری از این فلز مهارت تام داشتند و به عقیده «پروفسور لوئی واندنبرگ» مفرغهای ساخته شده در کوهپایههای زاگرس به صورت مالالتجاره به سرزمین سومر و عیلام میرفته است.27
کاوشهای «واندنبرگ» باستانشناس بلژیکی در گورستان باستانی «بنی سورمه» واقع در چوار ایلام که از مناطق آغاز مفرغ است منجر به تجدیدنظر در گاهنگاری عصر مفرغ و اضافه شدن سه سده به تاریخ آن شد.28
3. ظهور و به قدرت رسیدن حکومت عیلام
از رویدادهای مهم فرهنگی و سیاسی ایران در هزاره سوم پ.م. ظهور و قدرت یافتن حکومت و امپراتوری عیلام است که نقش مهمی در تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران داشته است وبه عبارتی:«تا پیش ازورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران به تقریب منحصر به تاریخ عیلام بوده است.»29
براساس یافتههای باستانشناسی قرن اخیر رد پای فرهنگ و تمدن عیلامی را از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر میتوان سراغ گرفت. گرچه سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بویژه شوش متمرکز بوده است، خاستگاه و نژاد عیلامیان و اینکه از چه نژادی بودهاند هنوز مشخص و روشن نیست. تا این اندازه گفتهاند که آنان نه سامی نژادند و نه آریایی (هند و ایرانی) و به گفته «والتر هینتس»: «نژادی هستند با استقلالی خدشهناپذیر».30 شاید بتوان آنان را ساکنان اولیه دشت خوزستان دانست.
سرزمین اصلی عیلام شامل ایالات شوش، آوان، سیماش، انشان (انزان)، پارسوماش بود که جز شوش وانشان هنوز محل دقیق ایالات نامبرده مشخص نگردیده و عیلامشناسان هرکدام برای تعیین محل آنها به حدس و گمان پرداختهاند.31 در تاریخ عیلام بجز دوره آغازین و چند دوره متناوب، شوش همواره به عنوان مرکز فرمانروایی و پایتخت عیلام بوده و ایالات مختلف که به صورت فدرال اداره میشدند، از آن تبعیّت میکردند.
پیدایش خط و کتابت و ورود ایران به ادوار تاریخی خود با ظهور و پیدایش دولت عیلام همراه بود و میتوان عیلامیها را نخستین مخترعان خط در ایران به شمار آورد.
4. پیدایش شهرنشینی و گسترش کلان شهرهای باستانی در ایران
گرچه عدهای از صاحبنظران و پژوهشگران واژه «شهر» و «شهرنشینی» را به هزارههای قبل از هزاره سوم پ.م. نیز تعمیم دادهاند32، ولی با توجه به ویژگیهای در نظر گرفته شده برای یک شهر و وسعت و جمعیت و ساختارهای اجتماعی ـ سیاسی و شیوههای معیشتی در مرحله شهرنشینی، شهر به مفهوم اخصّ آن از اواخر هزاره چهارم پ.م. و خصوصاً هزاره سوم پ.م. در ایران موجودیت یافت. شهرهای مهم ایران در هزاره سوم پ.م. عبارتند از: تپه حسنلو و هفتوان تپه در آذربایجان ـ سیلک، کاشان ـ حصار، دامغان ـ گیان، نهاوند ـ گودین، کنگاور ـ شاهتپه و تورنگ تپه گرگان ـ تپه قبرستان بوئین زهرای قزوین ـ شوش، خوزستان ـ تپه یحیی و شهداد، کرمان ـ ملیان، فارس ـ شهر سوخته، زابل.