0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
جمعه 22 بهمن 1395  12:05 PM

ديگر من از اين عمر گرامي سيرم
انگار اسيرِ مانده در زنجيرم
وقتي كه شبانه پيكرت را بردم
گفتم كه: نرو؛ بدون تو مي ميرم
*****

اي آنكه ز تو زندگيم سامان يافت
يك پلك زدي و عمر تو پايان يافت
اي كاش كه مي شد نروي تا فردا
شايد كه جراحات تنت درمان يافت
*****

تو كه بر عالم و آدم پناهي
دوباره دخترت را كن نگاهي
نميداني چه ذوقي كردم امروز
كه ديدم بهتري و رو براهي
*****

ز دستم رفت بانوي جوانم
همان يار شكسته استخوانم
علي با فاطمه خيبر شكن شد
گرفت از من توان بازوانم
*****

تو كه بر روح حيدر مي دميدي
غم و درد علي را مي خريدي
چرا در بين اين نامرد مردم
دو دست خويش از دستم كشيدي
*****

الا اي ياس تنهاي كفن پوش
چراغ خانه را كردي تو خاموش
براي اينكه دختر هم نميرد
گرفتي باز زينب را در آغوش
*****

مپوشان از علي چشم ترت را
مگير از من نگاه آخرت را
اجازه مي دهي يكبار ديگر
به روي شانه بگذارم سرت را ؟
*****

تو كه در قلب زينب خانه كردي
دوباره خانه را ويرانه كردي
براي اين كه زينب هم نميرد
دوباره موي او را شانه كردي
*****

ز دستم رفت مادر داد و بيداد
همه دار و ندارم رفت بر باد
براي اين كه باشم با حسينم
به من درس شجاعت ياد مي داد
*****

نمي دانم كه زينب راندنت چيست!
ميان راه، اين جاماندنت چيست!
تو زينب داشتي اي مادر من
بگو "فضه خذيني" خواندنت چيست!!!؟
*****

مگير از زينبت مادر نگاهي
تو كه بر عالم و آدم پناهي
عزیزت بي تو هرگز ماندني نيست
فدايت مي شود خواهي نخواهي
*****

ناكسان حق نبي را خوردند
قلب خونين مرا آزردند
تا كه ديدند زمين خوردم من
جان گرفتند و علي را بردند

اصغر چرمي

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها