پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
جمعه 22 بهمن 1395 11:34 AM
اثر برگزیده در جشنواره شعر لبیک
گفت: "اصلاً نترس بانو جان !" این صدای یكی از آنها بود،
-"ما فرستاده ی خدای توایم" لحنشان گرم بود ، گیرا بود
خودشان را معرفی كردند:-"مریمم" –"آسیه ام" –" كلثومم"
-"ساره هستم"... چه قدر آن لحظه طعم این دوستی گوارا بود
-دلم از غصه داشت خون می شد آن زمان كه زنان همسایه
با تمسخر مرا رها كردند ... بدترین روز عمرم آنجا بود
درد پیچیده بود در بدنم -" ای خدیجه ! نترس ! پیش توایم!"
...وضع حملم چه قدر آسان شد... درد مادر شدن چه زیبا بود
تو ! كه نُه ماه همدمم بودی ؛ از رحم آمدی به آغوشم
قفل شد چشم من به چشم تو لحظه ها لحظه ی تماشا بود
ناگهان خانه نور باران شد طشت و ابریق شست و شوی تو را
ده پری از بهشت آوردند ... اتفاقی كه مثل رویا بود
آب كوثر برای شستن تو –"كوثرم !" از بهشت آمده بود
نقطه ی وصل سرنوشت تو و آب ... آب ... آب ... از همان جا بود
حوریان پر زدند و پیچیدند در لباسی سفیدتر از شیر -
و معطرتر از گلاب ، تو را . جنس آن از حریر اعلا بود
گوشم از نغمه و نوا پر شد ... می شنیدم كه یك نفر می گفت:
-" نام نوزادت از همان آغاز –از زمان الست- زهرا بود"
از همان لحظه كوثرم -زهرا- تو برایم عزیزتر شده ای
روز میلاد تو برای من بهترین اتفاق دنیا بود
مطهره عباسیان