پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
جمعه 22 بهمن 1395 11:30 AM
زهرا من...
بهم بگو که میمونی کنارم
خودم قباله ی فدک میارم
یه چند صباحی دیگه پیشم بمون
خرابه خانم بعد تو خونمون
حسن مریضه ، تبداره میلرزه
وقتی شب میشه تو خواب میترسه
چی شده خانم که بهم نمیگی؟
حسن برای چی میترسه؟ میگی؟
دوباره پاشو پیش چشمای من
همه امیدم تویی زهرای من
بلندشو رو پات تا علی ببینه
پیشش میمونی، مگه غیر از اینه؟
دلت به حال حسنت بسوزه
همش به اون دَر داره چشم میدوزه
بعد تو دیگه کار من تمومه
زندگی بعد فاطمه حرومه
میبینی خانم التماس منو
تو که میتونی بمونی پس نرو
بمون منو بی سر و سامون نکن
زندگیمو خراب و داغون نکن
اصلا علی نه ، بچه هاتو نیگا
نیگا بکن به حال زار اینا
زیر لبش ، حسن میگه همیشه
مادر هیجده ساله پیر نمیشه
حالا جواب بچه مو چی بدم؟
نمیتونم بگم که پیر نیست ، بگم؟
فقط میتونم التماست کنم
بگم نرو اگه میتونی گلم
اگه بری که زندگی خرابه
حتی سلامام دیگه بی جوابه
تو رو خدا بیا برس بدادم
بمون نرو ، مادر خونوادم
بچه هامو یتیم نکن جوونی
حرفی بزن ، بگو پیشم میمونی
امـیر فرخنـده