پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
جمعه 22 بهمن 1395 11:20 AM
وای مادرم...
باز هم فاطمیه آمده و
صاحب الامر ! همه حیرانیم
لطف تو بود که ما باز سر
سفره ی مادرتان مهمانیم
باز در ذهن پر از تشویشم
در و دیوار مجسم شده است
باز هم روضه ی کوچه...مادر...
باز مسمار مجسم شده است
روضه خوان گفت ؛ روایت شده که
ضربه ای آمد و بر صورت خورد
چه قَدَر مادرمان حرف شنید
چه قدر مادرمان تهمت خورد...!
پشت در...شعله...شرر...چند نفر...
مادری خورد زمین... وای خدا
مشت...شلاق...غلاف شمشیر
لگد و سقط جنین... وای خدا
کینه توزان علی جمع شدند
پشت در توطئه بافی کردند
همگی جمع شدند و با پا...
سر زهراش تلافی کردند
دست نامرد یکی از آنها
مشت گردید و چنان محکم خورد
که علی داد زد ای نامردان ؛
فرم فک و دهنش بر هم خورد
شعله ها داغ... و در خانه داغ...
داغ تر میخ در چوبین است...
و حسن گفت ؛ حسین جان ! تو نبین
چادر مادرمان خونین است...!
سید نیما نجاری