پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
پنج شنبه 21 بهمن 1395 6:26 PM
اشعار فاطمیه – مدح – محمد حسین ملکیان
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقهی کبری
حنّانه و حانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّهی حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به این ها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانهی زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجره اش شاخهی «طوبی»
روزی که بخندد همهی شهر بهاری ست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا
آن شب که بگرید همهی شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه بیاید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندی ست
لبخند فراری شده کاری بکن «اَسما»
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزم ِتر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
«در» سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بی اذن نشد وارد از این «در»
من خواب بدی دیده ام اسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالی ست مشام همه، کافور بیاور!
من معتقدم حجت بر خلق تمام است
با آیهی «انّا اَعطیناکَ الکوثَر»
محمدحسین ملکیان