0

.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
یک شنبه 15 مهر 1397  4:46 PM

در رویاهایم دیدم که با خدا گفت­وگو می­کنم.خدا پرسید: پس تو می­خواهی با من گفت­وگو کنی؟
من در پاسخ گفتم: اگر وقت دارید؟
خدا خندید و گفت: وقت من بی نهایت است.
پرسیدم: عجیب­ترین چیز بشر چیست؟
خدا پاسخ داد: کودکی­شان، اینکه آن­ها از کودکی­شان خسته می­شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت­ها آرزو می­کنند باز کودک شوند ؛
این که آن­ها سلامتی خود را از دست می­دهند تا پول به­دست­آورند و بعد پول­شان را از دست می­دهند تا سلامتی از دست رفته­شان را باز جویند ؛
این که با اضطراب به آینده می­نگرند و حال خویش را فراموش می­کنند. بنابراین نه در حال زندگی می­کنند و نه در آینده ؛
این که آن­ها به گونه­ای زندگی می­کنند که گویی هرگز نمی­میرند و به گونه­ای می­میرند که گویی هرگز نزیستند ؛
نگاهش کردم… مدتی سکوت کردیم…
من دوباره پرسیدم: می­خواهی کدام درس­های زندگی را فرزندان آدم بیاموزند؟
گفت: بیاموزند که نمی­تواننند کسی را وادار کنند که عاشق­شان باشد. همه کاری که آن­ها می­توانند بکنند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند ؛
بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند ؛
بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می­کشد تا زخم­های عمیقی در قلب آن­ها که دوست­شان دارند ایجاد کنند اما سال­ها طول می­کشد تا آن زخم­ها را التیام بخشند ؛
بیاموزند که ثروتمند کسی نیست که بیشترین­ها را دارد، بلکه کسی است که به کمترین­ها نیاز دارد ؛
بیاموزند که آدم­هایی هستند که آن­ها را دوست دارند و فقط نمی­دانند چگونه احساسات­شان را بیان کنند ؛
بیاموزند که دو نفر می­توانند به یک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند ؛
بیاموزند که کافی نیست که دیگران را فقط ببخشند بلکه خود را نیز باید ببخشند ؛
من با خضوع گفتم: از شما به خاطر این گفت­وگو سپاسگزارم. آیا چیز دیگری هست که دوست دارید به فرزندان آدم بگویید؟
خداوند لبخند زد و گفت:
فقط اینکه بدانند من اینجا هستم «همیشه»
 

 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها