پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395 2:23 PM
همه عمر بر ندارم سر از این خمار و مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که طلوع و غیبت افتد
دگران روند و آیند تو همچنان که هستی
اگرم خطا نمودم به شجر رسیدم و زان دو سه میوه ای ربودم
تو ببین که بی حجابم ، به بهانه الستی
تو بزن به تیر آهی تو بگو هر آنچه خواهی
بخدا تو شمس راهی که به حق به دل نشستی
نه جلالت زمینی ، نه فرشته جنانی، نه غرور ملک جاوید
همه را نیرزد آن گه ، که خَرَم به خود پرستی
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.