0

.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395  2:07 PM

 

سلام عزیزم می خوام برای اولین بار برات نامه بنویسم می دونم دیگه از دستم خسته شدی آخه من تمام نامه هایی که تا الان فرستادی رو باز نکردم یا اگر دیدم یادم  رفته برات جواب بفرستم. می دونم که خیلی مهربونی همین مهربونیته که باعث میشه حقیقتو بهت بگم .آخه تو تنها دوست منی که همه ی رازامو می دونی .بعضی وقت ها می گم اگه هر کی دیگه ای جای تو بود می گفت بزار یه ذره حالشو بگیرم که انقدر به من بی محلی نکنه . 
جدیداً فهمیدم که مردم هر چی پشت سرت می گن راسته !!
تازگی ها می فهمم وقتی به هر دلیلی ادما از دستم خسته میشن ، یا تو شبای امتحان که میام سراغت ، گذشته ها را فراموش میکنی و سریع راضی می شی، می گی اشکال نداره لابد کار داشتی حالا چیکار می تونم برات بکنم ؟؟؟؟؟؟
جالبه بدونی هر وقت کارمو را میندازی می رم و پشت سرم رو هم نگاه نمی کنم .می دونم ناراحت نمیشی دارم اینارو می گما .

ولی این دفعه بعد از مدت ها ، فهمیدم که هیچ کی جای تو رو نمی گیره . می خوام دیگه نه برات پیغام بفرستم نه نامه .

از امروز روزی 5 بار میام پیشت از نزدیک با هم حرف بزنیم قرارمون مسجد محل ..( اگه ترافیک بود دیرتر میام ).


تقدیم به صمیمی ترین دوستم . خدای عزیز
.................................................. .................................................. .................................................. ...
یه استادی میگفت قضیه ی ما مثل بچه های فراریه که از خونه فرار می کنن .وقتی پدر ، مادرمون پیدامون می کنن میبینن دیگه ما از همه جارونده شدیم و دست به هر خلافی زدیم ولی بهمون می گن بازم بیا خونه .تورو خــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــدا
وقتی رفتیم پدر و مادرامون می گن بیشتر مواظب اینا باش تا بچه های دیگه، آخه اینا دوستای ناباب زیاد داشتن نکنه دوباره بیان سراغشو از خونه فرار کنن ... ( خدا هم با بند هایی که میان پیشش اینجوری برخورد می کنه . البته 100 برابر بهتر ) 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها