پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395 11:30 AM
يك شبي مجنون نمازش را شكست
بي وضو در كوچه ي ليلا نشست
عشق آن شب مست مستش كرده بور فارغ از جام الستش كزده بود
گفت يا رب از چه خارم كرده اي بر صليب عشق دارم كرده اي
خسته ام زين عشق دل خونم مكن من كه مجنونم تو مجنونم مكن
مرد اين بازيچه ديگر نيستم اين تو و ليلاي تو من نيستم
گفت ديوانه ليلايت منم در رگت پنهان و پيدايت منم
سالها با جور ليلا ساختي من كنارت بودم و نشناختي
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.