پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395 11:24 AM
... راز و نیاز و عبادت پیامبر (ص) با پروردگار ...
پيامبر اعظم اسلام (ص) لذتبخش ترين كارها را ارتباط با معبود و راز و نياز با خدا می دانست و هيچ گاه از اظهار عبوديت در برابر خداوند خسته نمی شد چنانکه برخی اوقات در نماز حالاتی به آن حضرت دست می داد كه تنها محبان و اوليای الهی در خور دريافت اين نوع حالاتند.
بدون شك اظهار عبوديت و بندگی و راز و نياز با حضرت حق، شوقی در دل ها پديد می آورد كه محبت غير خدا را به وادی فراموشی می كشاند و صحرای دل انسان را به شورستانی تبديل می نمايد كه مهر غير خدا هرگز در آن نخواهد روييد.
با عبوديت و بندگی خداست كه آدمی در خود احساس آرامش می كند، خويش را درمی يابد و موقعيت خود را در نظام هستی پيدا می كند.
پيامبر عظيم الشأن اسلام به نحو اتم و اكمل حالت عبوديت خويش را حفظ می كرد و عبادت عارفانه ای داشت كه كمتر كسی آن حالت را می تواند داشته باشد.
عايشه همسر پيامبر می گويد: «رسول خدا (ص) با ما حرف می زد و ما با او سخن می گفتيم. همين كه موقع نماز می شد او را حالتی دست می داد كه گويی نه ما را می شناسد و نه ما او را می شناسيم. (بحارالانوار ج۸۴ ص۲۵۷)
امير المؤمنين علی (ع) نيز می فرمايد: " رسول خدا(ص) هيچ چيز را بر نماز مقدم نمی داشت و چون وقت نماز داخل می شد گويا هيچ يك از اهل و عيال، قوم و خويش و دوست خود را نمی شناخت."
و امام سجاد(ع) علاقه و شوق پيامبر را به عبادت چنين بيان می فرمايد: «پيامبر اكرم روی پا می ايستاد ( نماز می خواند) تا آن كه خداوند اين آيه را نازل كرد: « ما قرآن را براي اين نفرستاديم كه تو اين قدر خودت را به مشقت اندازی» همچنين وارد شده است كه :
«شبی پيامبر(ص) در خانه يكی از همسرانش (ام سلمه) بود. اندكی از شب نگذشته بود كه ام سلمه ديد رسول خدا در بستر نيست. ام سلمه برخاست و دنبال او گشت، ناگهان متوجه شد كه حضرت كنار اتاق ايستاده، دست ها را بلند كرده اشك از ديدگانش جاری است
و اين چنين با خدا راز و نياز می كند: خدايا، نيكی هايی كه به من عطا فرموده ای از من مگير، خدايا! دشمنان و حسودان مرا شاد مگردان، خدايا! مرا به بدی هايی كه از آنها نجاتم دادی باز مگردان، خدايا يك لحظه مرا به خودم وا مگذار».
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.