پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان اسرا به شام)
دوشنبه 11 بهمن 1395 12:04 PM
ورود کاروان اهل بیت(ع) به شام
كاروانی ز انتهای شفق
هم چو خطی شكسته می آمد
روزن نور بود و تا شهری
به سیاهی نشسته می آمد
همه آمادۀ پذیرایی
همه سرگرم شهر آرایی
در نگاه حرامیان پیداست
شده این كاروان تماشایی
ناقه ها بی عماری و پرده
رنگ و روی تمامشان نیلی
كودكان قبیله طاها
پاسخ هر سؤالشان سیلی
دور هر محملی كه می آمد
سر بر نیزه ای هویدا بود
هدف سنگ بازی مردم
هم سر بر نی و هم آن ها بود
در شلوغی سنگ اندازان
گاه یك سر ز نیزه می افتاد
تا دوباره به نیزه بنشیند
كَس و كارش دوباره جان می داد
در میان تمام سرها بود
یك سری روی نیزه بالاتر
برق چشمان غیرتی او
بود حتی به نیزه زیباتر
نیزه داران به فخر می گفتند
همه از قاتلین او هستند
بس كه از روی نیزه می افتاد
سر او را به نیزه می بستند