0

اشعار محرم (ورود کاروان اسرا به شام)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان اسرا به شام)
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:22 AM

بگو كه مرثيه ی شهر شام را چه كنم ؟
نگاهِ هرزه ی مُشتی عوام را چه كنم ؟

گرفتم اين كه نگفتم از آن طناب سياه
گذشتن از وسطِ ازدحام را چه كنم ؟

دلا، نگفتنِ اين ظلم ها خودش ظلم است
اگر بيان نـشد، امرِ امام را چه كنم ؟

صدای ضجّه ی يک كاروان اسير كم است؟
صدای هلهله ی خاص و عام را چه كنم ؟

اگر به سبّ علی، شمر دون دهن وا كرد
حضور حـضرتِ خيرالانـام را چه كنم ؟

به عمد می گذرد هی ز پيش چشم رباب
بگو كه حرمله ی بد مرام را چه كنم ؟

تو را نشانده عدو بر فراز منبر نی
به نيزه بستنِ ماهِ تمام را چه كنم ؟

صدای زجر، نگاهِ سنان، تمسخرِ شمر
برادر اين همه زجرِ مُدام را چه كنم ؟

به دست بسته و پيشانی شكسته، بگو
هجوم آتشِ بالای بام را چه كنم ؟

رسيده قافله، نزديكی خرابه، حسين !
خودت بگو كه من اين چند گام را چه كنم ؟

 

محمد قاسمی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها