نقش ائمه در عدم انحراف در دین
یک شنبه 10 بهمن 1395 2:00 PM
یک معضل مهم در جامعه ی اسلامی در پنج دهه ی نخست، عدم وجود راهبران دینی بود؛ یعنی وقتی بحث امامت کنار رفت، خلفایی آمدند که شم دین شناسانه نداشتند. در جامعه اسلامینیز مدرسه ای وجود نداشت تا نیرویی علمی تربیت کند. تنها تعدادی از صحابه بودند که راهبری مردم را عهده دار بودند. در این دوره، چند گونه تحریف در دین به وجود آمد، پیش از آن باید توجه داشت، سطح دین شناسی مردم در جامعه پایین بود. در این میان، تکلیف بدوی ها روشن بود؛ غیر بدوی ها هم آموزش صحیح نمی دیدند. داستان تحریف از اوائل بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله است. تحریف در عقاید: جدای از آن که دین خوب تبیین نمی شد برخی از مفاهیم دینی که ارتباط با مسائل اجتماعی و سیاسی می توانست داشته باشد، تحریف می شد یا تلقی از آنها به گونه ای دیگر بود. مثلا اعتقاد به نقش خدا در تحولات اجتماعی؛ به طوری که باید توجه به جنبه ی دوگانه ی آن، از این مسأله برای استوار کردن مبانی سلطنت استفاده می شد. استفاده از قضا و قدر هم برای تحمیل خواسته های حکام به مردم، بکار می رفت. معاویه سلطنت خود را الهی می دانست و از این بابت نوعی تقدس برای آن قائل بود.تحریف در نگرش دین نسبت به خلافت هم مبتنی بر تحریف بود. اینان نظریه ی امامت و ولایت را ابتدا از میان بردند و نوعی خلافت را مستقر کردند. معلوم نیست این حدیت که خلافت از آن قریش است چه زمانی جعل شد؛ اما طبیعی است که این حدیث می توانست قبایل دیگررا از ادعای خلافت بر حذر دارد. خلیفه ی منتخب که به اصطلاح باید مردم او را بر می گزیدند، و اصلا چنین نشد، به گونه ای برای وی تعیین اختیارات کردند که قدرت جایگزینی احکام جدید شرعی را حتی برخلاف آنچه که پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح کرده، داشته باشد.
در مقابل اما ائمه معصومین علیهم السلام هریک تلاش کردند تا با عمل متقابل با این نوع دسیسه ها، نقش اساسی و حیاتی دین را که به عنوان بک موضوع فانتزی بدان توجه می شد، در متن زندگی همه مسلمانان با هر فرقه و آیینی پیاده سازی کنند. که به عنوان نمونه به این موارد می توان اشاره کرد.
اتخاذ شیوه درست تربیت و تدوین فرمول ها و قوانین تربیت و شناخت عوامل و ابزارهای تربیت و چگونگی استفاده و به کارگیری آن ها، بدون شناخت سیره معصومین امکان پذیر نیست. ما امروز درتمام موضوعات فردی و اجتماعی نیاز به شناخت سیره معصومین داریم. شناخت سیره معصومین و شناخت ضابطه های زندگی، مستلزم یکدیگرند و رابطه سیره معصومین و زندگی، رابطه عملی وکاربردی است. پس شناخت سیره معصومین، صرفا تئوریک وغیرکاربردی نمی باشد و اجرای آن نیز درتمام شئون زندگی گسترش می یابد. موضوعی که در دوران حیات هیچ یک از خلفای اسلامی!!! بدان اهتمام و توجهی نمی شد و تنها معصومین بودند که بدان عنایت داشتند.
محمد باعزم – تبیان
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست