0

چت انقلابی

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:چت انقلابی
پنج شنبه 14 بهمن 1395  9:48 AM

نقل قول magam4u
نقل قول salma57

...........................

با موتور واقعا حال میده ...

به ما هم میگفتند از طرف مدرسه میخوایم بریم راهپیمایی و فردا فلان ساعت اماده باشید ...

من هرگز زیر بار نمیرفتم و خوشم نمیومد ...

یه سال باهاشون رفتم هر جا کیک و بیسکویت میدادن من تا میومدم برم بگیرم چون پرچم دستم بود معلممون یقه من و میگرفت و میگفت وایسا تو صف ... دق کردم اون سال بچه های دیگه رو میدیدم که کیک و بیسکویت ها رو با چه آب و تابی کنار جوی آب میخوردن و منم اشک میریختم و از این میسوختم که معلممون میگفت دلت برای بابا مامانت تنگ شده ، بمیرم ، الان تموم میشه میریم ...

میخواستم همونجا بشینم بزنم تو سر خودم ...

برای همین دیگه سالهای بعد باهاشون نرفتم ... میگفتم سرما خورده بودم و ... به یه بهانه ای نمی رفتم ...

از قضا سال بعدش من داشتم برای خودم کیک میخوردم دیدم یه نفر داره من و نگاه میکنه ، دیدم ای وای بر من معلممونه ... سرفه کنان و عطسه کنان الکی رفتم پیشش گفتم بابام به زور من و اورد اینجا وگر نه من حالم خوب نیست ...wink

 

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخپاسخ به:چت انقلابی عجب داستانای باحالیه!

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

تشکرات از این پست
salma57 mty1378 khodaeem1
دسترسی سریع به انجمن ها