0

اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)
یک شنبه 10 بهمن 1395  11:43 PM

خورشید دلم از افق نیزه بر آمد

خورشید مگو روی نی از من جگر آمد

رو راست بگو دوش تو مهمان که بودی؟

تا صبح دلم شور زد و اشک تر آمد

من خطبه به لب بودم و طفلی به تماشا

فریاد زنان گفت که عمه!پدر آمد

این زخم جدید است به دعوای که بودی؟

یا اینکه به روبوسی یارم شرر آمد

بر باد مده زلف که زینب جگرش سوخت

بس کن که دگر حوصله صبر سر آمد 

 

محمد سهرابی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها