پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)
یک شنبه 10 بهمن 1395 7:51 PM
ما که از یاد نبردیم همان گاهی که
میکشیدیم نفس در غم جانکاهی که
آتش انداخته به جان دل بیچاره ما
ما به همراه سرت آن سر چون ماهی که
سفر شام نگاهش به من زینب بود
مردم از درد چنان آه کشم آهی که
داغ هفتاد و دو گل در نظرم زنده شود
دل من سوخته صد بار از آن گاهی که :
رفتی و چشم من غمزده دنبال تو بود
رفتی و پای نهادیم بر آن راهی که....