0

اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)
یک شنبه 10 بهمن 1395  7:32 PM

آب ميخواهد چه كار؟ آب آورش را پس دهيد

آي مردم ! زود عموي دخترش را پس دهيد

دست هايش را چرا در زير پا انداختيد؟

زودتر آن سايه بان خواهرش را پس دهيد

لشگر ِ بي آبرو ، اين آبرو ريزي بس است

مشك ، يعني آبروي مادرش را پس دهيد

گم شده اعضاي او از ضربه ي سختِ عمود

خاكهايِ علقمه چشم ترش را پس دهيد

دستمالي بود تا سر را به هم نزديك كرد

لااقل عمامه ي رويِ سرش را پس دهيد

آن شبي كه ميدود در بين صحرا دخترش

آبروداري كنيد و معجرش را پس دهيد

آه ميبيند نگاهِ مادري در خيمه ها...

كم پريشانش كنيد و اصغرش را پس دهيد

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها