پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)
یک شنبه 10 بهمن 1395 7:32 PM
زیب آغوش نبی ! نوک سنان جای تو نیست
مطبخ و خاک سیه، منزل و مأوای تو نیست
بی حیا آن که نهادت به روی خاک تنور
عرش را مرتبهی خاک کف پای تو نیست
دیشب ای دوست به مهمانی خولی رفتی
جان من! جای تو در خانه اعدای تو نیست
وآی تا من ز جراحات تو این خاک سیاه
شویم از اشک که این گونه مداوای تو نیست
سایه ی خویش مگیر از سرم ای سرو بلند
که مرا هیچ به سر غیر تماشای تو نیست
در ره دوست گذشتی ز سر و مال و عیال
هیچ کس را به جهان همّت والای تو نیست
نه همین واله و شیدای تو شد خواهر تو
آن دلی کو که چو من واله و شیدای تو نیست