پاسخ به:اشعار محرم (ورود کاروان به کوفه)
یک شنبه 10 بهمن 1395 7:32 PM
وقتی که از مقابل چشم ترم حسین
رفتی شده است مرگِ خود باورم حسین
با اینکه تازیانه پرم را شکسته است
اما هنوز دور و برت می پرم حسین
تو دائماً به فکر من و معجر منی
من هم به فکر غارت انگشترم حسین
قدّم اگر خمیده شده بی دلیل نیست
بر شانه بار داغ تو را میبرم حسین
با خطبه خوانی ام همه را سرخ می کنم
با سوز آتشین تب حنجرم حسین