0

اشعار شب یازده (شام غریبان)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شب یازده (شام غریبان)
شنبه 9 بهمن 1395  7:52 PM

  امان از دل زينب(س)

چگونه با که بگویم دو دل جدا ماندند

که پاره های دلم بین بوریا ماندند

 

چگونه با تو بگویم که نوزده کودک

ز جمع قافله ي خواهرِ تو جا ماندند

 

یکی دو تا که در آن شب درون خیمه و دود

میان حلقه ی آتش به شعله ها ماندند

 

یکی دو تا که زمان هجوم جان دادند

و چند تای دگر زیر دست و پا ماندند

 

دو طفل در بغل هم ز درد دق کردند

دو طفل موقع غارت ز ما جدا ماندند

 

یتیم های تو را جمع کردم اما از

فشار حلقه ي زنجیر بی صدا ماندند

 

چو گیسویت که به دست نسیم میپیچید

طناب گرد گلوی یتیم میپیچید

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها