پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦
جمعه 8 بهمن 1395 6:39 PM
حماسه یاسین عنوان كتابی است كه توسط حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد به نگارش درآمده است. نویسنده در پیشگفتار این كتاب كه تاریخ نگارشش به سال 1374 برمی گردد، هدف خود را انتقال فرهنگ دفاع مقدس عنوان می كند تا انتقال این فرهنگ با ارزش به دست ابوهریره های زمان نیافتد.
در جلد داخلی این كتاب مختصری از زندگانی نویسنده، درج شده است. این كتاب حائز رتبه اول چهارمین دوره انتخاب بهترین كتاب دفاع مقدس است و هم چنین از سوی جشنواره « ایثار، ادب و پایداری» 1379 به عنوان اثر ممتاز ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است.
نویسنده این كتاب كه ساكن مشهد بوده است، در دوران دفاع مقدس، عضو لشكر 21 امام رضا(ع) است. شروع این كتاب، زمانی را توصیف می كند كه نویسنده و عده ای از اعضای گردان تخریب لشكر كه در مشهد به سر می برند، از سوی مسئولان لشكر احضار می شوند و به خاطر مأموریتی جدی و فوری مرخصی ها را لغو می كنند زیرا كه باید به منطقه اعزام شوند.
او و دوستان همرزمش پس از وداع بسیار پر سوز با امام رضا (ع)، راهی منطقه می شوند و همگی از امام رضا (ع) در خواست شهادت، و به گفته خودشان میان بری به سوی خدا، دارند. پس از استقرار در مقر تخریب، یك گروه 50 نفری از آنها برای آموزش غواصی در محلی (كه در گذشته مرغدانی بوده است) در كنار رود كارون مستقر می كنند و تمرینات بسیار طاقت فرسایی در آب برای غواصی انجام می دهند. از میان این 50 نفر و بقیه زبدگان لشكر، 2 گردان منتخب برای آموزش های پایانی انتخاب می شوند. گردان های یاسین و نوح.
بیشتر مطالب این كتاب مربوط به وصف تمرینات و حالات روحانی و تفریح ها و بگو بخندهای رزمندگان گردان یاسین است. سید محمد انجوی نژاد از معدود كسانی است كه از این گردان در عملیات های كربلای 4 و كربلای 5 زنده می ماند و باقی یا اسیر و یا شهید می شوند.
نویسنده لحظه لحظه آن دوران شیرین خود را به تصویر می كشد و دوستی ها و عبادت ها و تمرین های خود و بچه های گردان را به تصویر می كشد.
آنها اكثر شب ها در آب های كارون مشغول تمرین غواصی و پيمودن مسافت های طولانی می شوند و بعضی شب ها هم كه از تمرینات غواصی خبری نیست با وجود همه خستگی های خود از عبادت شبانگاهی و راز و نیاز دست بر نمی دارند.
نویسنده در خاطر آتش می نویسد كه من از خستگی تمرینات به خواب سنگینی می رفتم ولی یك شب وقتی به طور اتفاقی از خواب بلند می شود می بیند هیچ كس در كنار او نیست و همه برای عبادت رفته اند. پس از پرس و جوهای مكرر یك شب با راهنمایی یكی از بچه ها در نیمه های شب، دوستانش را می بیند كه قبرهایی را خارج از محوطه برای خود حفر كرده اند و هر كس مشغول دعا و راز و نیاز است. او بسیار منقلب می شود و خدا را بسیار شكر می كند كه او را در میان این انسان ها قرار داده است. در این كتاب حالات و گفته های هر شخص قبل از عملیات و در زمان تمرینات از سوی نویسنده نقل می شود و به قرینه در عملیات نحوه شهادت هر كدام از دوستانش به زیبائی به تصویر كشیده می شود. خداحافظی های با معنای دوستانش، سخنان با حكمت هر كدام قبل از شهادت لبخندهای جانسوز شهدا در هنگام شهادت، همگی حالاتی است كه واقعاً زنده و زیبا توصیف می شود.
خواننده این كتاب در حین مطالعه باید اسامی را دنبال كند زیرا هر كس برای خود ماجرایی مثال زدنی و زیبا به دنبال دارد. در پایان این كتاب عكس چند تن از شخصیت های گردان یاسین گنجانده شده است كه سن و سال هر كدام انسان را به تعجب وا می دارد.
سید محمد انجوی نژاد در پایان این كتاب این چنین با خدا حرف می زند ؛
خدایا! به حق شهدایی كه با هم نان و نمك خورده ایم، به حق شهدایی كه خونهایمان با هم مخلوط شد، به حق شهدایی كه دستهایشان در دست ما بی رمق شد، ما را در ادامه راه شهدا موفق و پیروز بدار.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.